18 «شَهِدَ اللّهُ أَ نَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
ترجمه:
18. گواهى مىدهد ذات مقدّس پروردگار به وحدانيّت خود و ملائكه و صاحبان علم هم گواه هستند كه خداوند قيام به عدل فرموده تمام كارهاى او از روى عدل است و گواهى دارند بر وحدانيّت او و اينكه عزيز و حكيم است.
[در بيان فضيلت آيه]
اين آيه شريفه از جمله آيات پرفضيلت است، در خبر بنا بر نقل مجمع البيان و لآلى الاخبار و غير اينها از حضرت رسالت صلىاللهعليهوآله فرمود: «من قرأ «شهد اللّه...» الآية عند منامه خلق اللّه له منها سبعين ألف خلقٍ يستغفرون له إلى يوم القيامة»[1].
و نيز از حضرت صادق عليهالسلام نقل مىكنند كه فرمود:
«يُجاءُ بصاحبها يوم القيامة فيقول اللّه: إنّ لعبدي هذا عهداً عندي وأنا أحقّ من وفى بالعهد، أدخِلوا عبديَ هذا الجنّة»[2].
[در بيان شهادت]
«شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» «شهادت» از مادّه شهود به معنى حضور، مقابل غياب و شاهد به معنى حاضر مقابل غايب و مراد حضور شىء است نزد شخص و كلمه «شَهِدَ» در مقام ظاهر، بلكه نصّ در اظهار ما هو ظاهر عنده است و اين عبارت از فاعل و فعل و مفعول است.
مثلاً شما شاهد فلان قضيّه: شما، فاعل ؛ شهادت شما، فعل؛ مفعول، آن قضيّه مشهودٌ به است.
خداوند ، فاعل ؛ مشهودٌ به ، توحيد و يگانگى حق ؛ و شهادت ، اظهار و فعل حق است.
و اين شهادت تارةً قولى است، چنانچه سرتاسر قرآن، خداوند توحيد و يگانگى خود را در مقابل مشركين بيان فرموده، بلكه به لسان تمام انبيا در جميع كتب سماوى اين موضوع را گوشزد بندگان فرموده.
و تارةً فعلى است كه تمام مخلوقات را كه بنگرى اين نظم و ترتيب دلالت دارد بر وحدانيت و يگانگى حق : «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا»[3]، بلكه مخلوقات به تمامِها دلالت بر وجود حق و وحدانيت او و علم و قدرت و ساير صفات او دارد.
برگ درختان سبز در نظر هوشيار
هر ورقش دفترى است معرفت كردگار
و تارةً ذاتى است (يا من دلّ على ذاته بذاته)[4]، چنانچه قبلاً تذكر داديم كه ذات مقدس واجب الوجود صرف وجود و محض وجود و بحت[5] وجود است و مركّب از وجود و ماهيّت نيست:
و الحق ماهية انّيّة
اذ مقتضى العروض معلوليّة
و صرف وجود دوئيّت در او تعقل نمىشود؛ زيرا مقابل وجود يا عدم است و يا ماهيت كه آن هم بالذات معدوم است (الماهيّة من حيث هى ليست الا هى)، پس ذات بالذات دلالت دارد بر وحدت ذات ؛ يعنى وجود به نفس وجود دلالت دارد بر وحدت وجود، پس شاهد و مشهود و شهادت (فعل و فاعل و مفعول) يكى است، بلكه در حكمت مبرهن شده اتحاد عاقل و معقول و عقل، چه رسد به مقام وجود و از همين بيان به خوبى ظاهر مىشود اتحاد و عينيت صفات با ذات.
«وَ الْمَلائِكَةُ» به واسطه قرب ملائكه نسبت به مقام ربوبى و كشف و ظهور حقايق نزد آنها و عدم ستر و حجاب طبيعت در آنها، چه حق ظاهرتر از توحيد حق است، و ممكن است لفظ ملك شامل باشد تمام مجردات را از عالم عقول و ملائكه حافّين بحول العرش [ = فرشتگان گردآمده پيرامون عرش ] و ملائكه آسمان و زمين و ملائكه فعّاله.
«وَ أُولُوا الْعِلْمِ»، در اخبار بسيار تفسير شده «أُولُوا الْعِلْمِ» به انبيا و ائمّه عليهمالسلام، در برهان از حضرت ابى الحسن عليهالسلام روايت كرده فرمود: ««واُولو العلم قائماً بالقسط» الإمام»[6].
و از تفسير عيّاشى از جابر از حضرت باقر عليهالسلام روايت كرده فرمود: «فإنّ اُولي العلم: الأنبياء والأوصياء، وهم قيّام بالقسط»[7]. و از سعد بن عبداللّه القمى[8] از حضرت باقر عليهالسلام فرمود: «نحن اُولو الذكر، ونحن اُولو العلم، وعندنا الحرام و الحلال»[9]. و غير اينها از اخبار.
و ممكن است گفته شود، چنانچه مكرر گفتهايم كه اين تفسيرات از باب بيان مصاديق است و منافات با عموم ندارد كه مراد مطلق اهل علم باشد و اظهر مصاديق آن انبيا و اوصيا و ائمّه اطهار عليهمالسلام باشند.
[شرافت علم]
و تخصيص شهادت را به ارباب علم به جهت شرافت علم است كه بالاترين صفات حميده است و آيات و اخبار در شرافت علم بسيار وارد شده، قال اللّه تبارك و تعالى: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ»[10].
و قال تعالى: «إِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»[11].
و قال تعالى: «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ»[12].
و از پيغمبر صلىاللهعليهوآله فرمود:
«العلماء ورثة الانبياء»[13].
و به ابى ذرّ فرمود: «جلوسُ ساعةٍ عند مُذاكرة العلم أحبُّ إلى اللّه تعالى من قيام ألف ليلةٍ يصلّي في كلّ ليلةٍ ألف ركعة، و أحبّ إليه من ألف غزوة، ومن قراءة القرآن كلّه اثني عشر ألف مرّة، وخير من عبادة سنة صيام نهارها وقيام ليلها. ومن خرج من بيته يلتمس باباً من العلم كتب اللّه عزّ وجلّ له بكلّ قدم ثواب نبيّ من الأنبياء...» إلى آخر الحديث[14]. حديث مفصّل است.
و از اميرالمؤنين عليهالسلام و از حضرت سجاد و حضرت رضا و حضرت باقر و حضرت صادق عليهمالسلام و غير اينها اخبار بسيارى در فضيلت علم وارد شده و در اغلب كتب مسطور است ، احتياج به نقل ندارد.
[شهادت به عدل الهى]
«قائِماً بِالْقِسْطِ» ، از بسيار مفسرين كه اين صفتِ اللّه است، يعنى بعد از شهادت به توحيد شهادت به عدل الهى كه خداوند يگانه عادل است، چون قيام به قسط دلالت دارد بر اينكه جميع افعال الهى موافق با حكمت و مصلحت است و خردلى كار قبيح و لغو و ظلم از او صادر نمىشود كه يكى از اصول مذهب شيعه است.
و از اخبار سابقه استفاده مىشود كه «قائِماً بِالْقِسْطِ» صفت «أُولُوا الْعِلْمِ» است، چنانچه در حديث اول فرمود: ««اُولوا العلم قائماً بالقسط» الإمام» و در ثانى فرمود: «وهم قيّام بالقسط»[15].
و بنابر اين تفسير «أُولُوا الْعِلْمِ» منحصر مىشود به انبيا و اوصيا ؛ زيرا غير آنها از اهل علم هر كه باشد و هر چه باشد قيام به عدل مطلق كه علما و اخلاقا و عملاً در جميع اخلاق و اعمال و علوم خالى از افراط و تفريط باشد، نيست و اين معناى عصمت است. و ممكن است گفته شود كه اين صفت، صفت اللّه و ملائكه و اولوا العلم باشد، يعنى شهود قائم به قسط هستند.
تنبيه:
عدالت از اشرف صفات و افضل ملكات و اعظم اخلاق است، آيه شريفه «إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاْءِحْسانِ...» الآيه[16]، و آيه شريفه «وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ»[17].
و از پيغمبر صلىاللهعليهوآله مروى است:
«عدلُ ساعةٍ خيرٌ من عبادة سبعين سنةً قيام ليلها وصيام نهارها»[18].
و از حضرت صادق عليهالسلام مروى است: «العدل أحلى من الماء يُصيبه الظمآن»[19].
و نيز فرمود: «العدل أحلى من الشهد، وأليُن من الزبد، وأطيُب ريحاً من المِسك»[20]. و نيز فرمود: «اتّقوا اللّهَ وأعدِلوا»[21]. و غير اينها از اخبار مرويّه در جامع السعادات.
[وجه تكرار كلمه تهليل و فرق بين شهادتِ حق و ملائكه و اولوا العلم] «لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» .
سؤل:
وجه تكرار اين كلمه شريفه چيست، با اينكه أخصر [= مختصرتر ]بود بفرمايد: «شهد اللّه والملائكةُ واُولوا العِلم قائما بالقِسط أنّه لا إله إلاّ هو العزيزُ الحكيم» ؟
جواب:
شهادت خداوند با شهادت ملائكه و اولوا العلم كمال مغايرت را دارد: شهادت حق از روى علم ذات به ذات است و ملائكه و اولوا العلم محال است علم به ذات پيدا كنند؛ چون ممكن پى به ذات واجب نمىتواند ببرد. و نيز علم او ذاتى است و علم آنها موهبتى است: علم او عين ذات است؛ علم آنها زايد بر ذات است؛ علم او واجب، علم آنها ممكن؛ علم او از خود، علم آنها از افاضه.
مثنوى:
چون شهادت داد حق كه بُوَد ملك
تا شود اندر شهادت مشترك
سؤل:
وجه اختصاص شهادت به خدا و ملائكه و اولوا العلم چيست، با اينكه تمام اهل توحيد به لسان قال و جميع موجودات به لسان حال بر اين كلمه شريفه شهادت دارند؟
جواب:
اولاً، شهادت خدا و ملائكه و انبيا و اوصيا به واسطه عصمت و اينكه اشتباه و خطا در او راه ندارد قابل شبهه و اشكال نيست و نمىتوان رد كرد، به خلاف غير معصوم.
و ثانياً، شهادت غير اينها مأخوذ از اينهاست و از شهادت اينها، به اصطلاح ديگران شاهد فرعاند و اينها شاهد اصل. و ثالثاً، كأ نّه خدا مىفرمايد مسئله توحيد جايى كه همچه شهودى دارد نبايد احدى انكار كند، چنانچه شما در مقابل كسى كه منكر مطلبى است مىگويى اين مطلب را فلان و فلان از علما و متديّنين بر طبقش گواهى دارند، جاى انكار نيست.
«الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» تفسيرش مكرر گذشت.
----------------------------------------------------------
[1] . هركس اين آيه را در هنگام خوابيدن بخواند، خداوند از اين آيه هفتاد هزار نفر را براى او مىآفريند كه تا روز قيامت براى او استغفار مىكنند. مجمع البيان: ج2، ص717؛ لآلى الأخبار: ج3 ، ص370 و بحار الأنوار: ج84، ص179 ، ذيل ح8.
[2] . در روز قيامت فردى كه اين آيه را خوانده ، مىآورند. خداوند متعال مىگويد: اين بندهامنزد من عهدى دارد و من به وفاى به عهد شايستهترم. اين بندهام را وارد بهشت كنيد. مجمع البيان: ج2، ص717 ؛ لآلى الأخبار : ج3 ، ص370 و تفسير البيضاوى: ج2، ص18.
[3] . اگر در آسمان و زمين خدايانى غير از اللّه بود، هرآينه آسمان و زمين فاسد مىشدند. سوره انبياء: آيه 22.
[4] . اى كسى كه به وسيله ذاتش، به ذات خود راهنمايى مىكند.
[5] . كامل و تمام عيار، بدون نا خالصى.
[6] . منظور از «اولوا العلم»، امام مىباشد. تفسير البرهان: ج2، ص15، ح3 و تفسير عياشى: ج1، ص189، ح19 .
[7] . منظور از «اولوا العلم»، پيامبران و ائمه مىباشند و آنها هستند كه براى عدالت قيام مىكند. تفسير عياشى: ج1، ص188، ح18 و تفسير البرهان: ج2، ص15، ح2.
[8] . سعد بن عبداللّه قمى: يكى از فقيهان بزرگ و مشهور شيعه و از اصحاب امام حسن عسكرى عليهالسلام مىباشد. وى براى فراگرفتن فقه و حديث مسافرتهاى بسيارى رفت و احاديث فراوانى از علماى اهل سنت شنيد و با بزرگان آنها ديدارهايى را داشت . علوم فراوانى را فراگرفت و احاديث بسيارى از ائمه معصومين عليهمالسلام نقل كرد و كتابهاى زيادى نيز تأليف نمود كه از جمله آنها كتاب فضل النبى، الرد على الغلاة و كتاب الامامه مىباشد. وى در سال 299 يا 301 هجرى از دنيا رفت. موسوعة طبقات الفقهاء: ج3، ص263 .
[9] . ما صاحبان ذكر و صاحبان علم هستيم و حلال و حرام نزد ماست. بصائر الدرجات: ص531، ح3 و تفسير البرهان: ج2، ص51، ح5.
[10] . بگو آيا مساوى هستند كسانى كه مىدانند و كسانى كه نمىدانند؟ سوره زمر: آيه 9.
[11] . از بندگان خدا تنها دانايان هستند كه از او مىترسند. سوره فاطر: آيه 28.
[12] . و اين مثالها را براى مردم مىزنيم و تعقل وتدبر و درك نمىكنند مگر دانايان. سوره عنكبوت: آيه 43.
[13] . عالمان وارثان پيامبران هستند. كافى: ج1، ص32، ح2 ؛ بصائر الدرجات: ص30، ح1 و بحار الأنوار: ج2، ص92، ح21 .
[14] . يك ساعت نشستن براى بحث علمى از عبادت هزار شب كه در هر شب هزار ركعت نماز خوانده شود و نيز از هزار جنگ و غزوه و از دوازده هزار مرتبه خواندن تمام قرآن در نزد خدا محبوبتر است و نيز از عبادت يك سال كه روزهايش روزه و شبهايش به عبادت بگذرد، بهتر است. هر كس به دنبال به دست آوردن بخشى از علم از خانهاش بيرون رود، خداوند متعال براى هرگام او ثواب كار يك پيامبر را مىنويسد. جامع الاخبار: ص109، ح195 و بحار الأنوار: ج1، ص203، ح21.
[15] . تفسير عياشى : ج1 ، ص189 ، ح18 و بحار الأنوار : ج23 ، ص204 ، ح51 .
[16] . خداوند متعال به عدل و احسان امر فرموده است. سوره نحل: آيه 90.
[17] . و زمانى كه بين مردم حاكم مىشويد، به عدل حكم كنيد. سوره نساء: آيه 58.
[18] . يك ساعت عدالت بهتر از عبادت هفتاد سال كه شبهايش به عبادت و روزهايش به روزه بگذرد، مىباشد. جامع الاخبار: ص327، ح918؛ بحار الأنوار: ج72، ص352، ح61 و جامع السعادات: ج2، ص26.
[19] . عدالت گواراتر از آبى است كه فرد تشنه به آن دست پيدا مىكند. كافى: ج2، ص146، ح11؛ بحار الأنوار: ج72، ص36، ح32 و جامع السعادات: ج2، ص26.
[20] . عدالت شيرينتر از عسل و نرمتر از كَرِه و خوشبوتر از مُشك است. كافى: ج2، ص147، ح15؛ بحار الأنوار: ج72، ص39، ح37 و جامع السعادات: ج2، ص26.
[21] . تقواى خدا را داشته و عادل باشيد به عدالت رفتار كنيد. كافى: ج2، ص147، ح14؛ بحار الأنوار: ج72، ص38، ح36 و جامع السعادات: ج2، ص26.
آیه ١٨ « شَهِدَ اللّهُ أَ نَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ... »
- بازدید: 4539