حضرت عباس (عليه السلام) الگويى براى نسل امروز

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

 

جمال حق ز سر تا پاست عباس   ***  به یكتایى قسم، یكتاست عباس
خدا داند كه از روز ولادت   ***   امام خویش را میخواست عباس
علم در دست، مشك آب بر دوش   ***  كه هم سر دار و هم سقاست عباس
نه در دنیا بود باب الحوائج    ***  شفیع خلق در عقباست عباس
هنوز از تشنه كامان شرمگین است   ***  ببین در علقمه تنهاست عباس
اگرچه زاده ام البنین است    ***   ولیكن مادرش زهراست عباس

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال 26 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود .
پدر بزرگوارش على بن ابى طالب قنداقه او را در بغل گرفت و پس از خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام او را عباس گذارد .
مادر باف ضیلتش فاطمه معروف به «ام‏ البنین‏» دختر حزام بن خالد كلابى بود . (2)
واژه «عباس‏» از نظر لغوى به معناى «بسیار ترش‏رو» است. و یا به معناى شیرى كه شیران دیگر از او فرار كنند. (3) انتخاب این نام نشان دهنده توان، قدرت، شجاعت و صلابت آن بزرگوار است. لذا مورخان نوشته ‏اند «سماه اميرالمومنين عليه السلام بالعباس لعلمه بشجاعته وسطوته و صولته وعبوسته فى قتال الاعداء وفى مقابلة الخصماء; على علیه السلام او را به این خاطر عباس نامید كه به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویى با جنگجویان آگاهى داشت .» (4)
گاهى هم حضرت امیر علیه السلام قنداقه عباس را میگرفت، آستین او را بالا می‏زد و بازوانش را می ‏بوسید و گریه میكرد و میفرمود: «دستهاى او در راه یارى برادرش حسین قطع میشود .» (5)
حضرت عباس القاب مختلفى دارد كه هر یك بیانگر بخشى از مقام، عظمت و سجایاى اخلاقى اوست . «ممقانى‏» شانزده لقب براى او برشمرده است; مانند:
1 . ابوالفضل; یعنى پدر فضایل (و یا او پسرى به نام فضل داشت) ;
2 . ابوالقربه; كه سقا و آبرسان بود;
3 . قمر بنى هاشم; چون داراى چهره ‏اى زیبا بود . صاحب مقاتل الطالبین می نویسد:
«عباس، زیبا و نیك منظر بود، وقتى بر اسبى درشت هیكل سوار میشد، پاهایش به زمین كشیده میشد و به او قمر بنى هاشم میگفتند!» (6)
استاد مرتضى مطهرى میگوید:
«عباس اندامى بسیار بلند و قامتى رشید و زیبا داشته كه امام حسین علیه السلام از نگاه كردن به او لذت می برد .» (7)
4 . عبد صالح (بنده شایسته) ;
5 . المواسى (ایثارگر) ;
6 . الفادى (فداكار) ;
7 . الحامى (حمایت كننده) ;
8 . الواقى (نگهبان و محافظ) ;
9 . الساعى (تلاشگر) ;
10 . باب الحوائج (وسیله برآمدن حاجات) ;
11 . حامل اللواء (پرچمدار) ;
و ...
عباس با لبابه دختر عبید الله بن عباس (پسر عموى پدرش امام على علیه السلام) ازدواج كرد و از او دو فرزند به نام عبیدالله و فضل (8) داشت .
و اكنون در این نوشتار به بهانه تولد آن حضرت در چهارم شعبان كه «روز جانباز» نیز نامیده شده است، بر آنیم تا گوشه هایى از فضایل و اوصاف آن حضرت را كه می ‏تواند الگو و اسوه ما باشد تقدیم شما خوانندگان گرامى مخصوصا جانبازان عزیز كنیم:

الف) طاعت و بندگى
آنچه بیشتر از چهره حضرت عباس علیه السلام در ذهنها به تصویر كشیده شده و زبانها گویاى آن است‏ شجاعت اوست و حال آنكه قبل از همه چیز آن حضرت یك بنده سراپا تسلیم الهى است، و تمام عظمتها و ارزشهاى او زیر سایه همین بندگى و اطاعت محض الهى قرار دارد كه به نمونه‏ هایى اشاره می كنیم:
1 . بنده صالح خدا: امام صادق علیه السلام این لقب گران سنگ را به او داد; چنان كه در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم:
«السلام عليك ايها العبد الصالح المطيع لله ... ; سلام بر تو اى بنده صالح و فرمان‏بر خدا .» (9)
2 . آثار سجده بر پيشانى: قرآن يكى از نشانه‏ هاى بندگان مخلص خدا را آثار سجده در پيشانى آنها می داند:
«سيماهم فى وجوههم من اثر السجود» ; (10) «نشانه‏ هاى آنها در صورتهایشان بر اثر سجده ‏هاى زیاد [در پیشگاه الهى نمایان] است .»
و حضرت عباس علیه السلا این گونه بود; در تاریخ می‏خوانیم:
«وبين عينيه اثر السجود; [در پيشانى] و بین چشمان او اثر سجده [نمایان] بود .» (11)
نقل شده كه روى قاتل عباس كه از طایفه «بنى دارم‏» بود، سیاه شده بود . علت را از او پرسیدند . گفت: «من مردى را كه در وسط پیشانى او اثر سجده بود كشتم كه نامش عباس بود .» (12)
و جعفر نقدى درباره او چنین میگوید: «وهو من عظماء اهل البیت علما وورعا ونسكا وعبادة; او از بزرگان اهل بیت است از نظر دانش و پارسایى و نیایش و عبادت .» (13)
این ویژگى عباس براى تمامى شیعیان درس بزرگى است تا بندگى خدا را در راس همه كارهاى خود قرار دهند و راز و نیاز و عبادتهاى شبانه و سجده ‏هاى طولانى براى خدا را در زندگى خویش هرگز فراموش نكنند.

بسوزان دلى را كه سوزى ندارد   ***  سحر كن شبى را كه روزى ندارد
الهى به آن سر كه شور تو دارد   ***  به آن دل كه در سینه، نور تو دارد
به شوق شهیدان در خون تپیده   ***  به اشك یتیمان محنت كشیده
به نام عزیزى كه نام از تو دارد   ***  به ملك ولایت، مقام از تو دارد
چنان كن كه شرمنده، فردا نباشم   ***  سر افكنده در پیش زهرا نباشم

ب) ولایت مدارى و امام‏ شناسى:
از ویژگیهاى مهم حضرت عباس امام‏ شناسى و اطاعت مطلق از امامان خویش بود .
پس از شهادت پدر بزرگوارش امام على علیه السلام ودایع امامت و مقام ولایت تامه به امام حسن مجتبى علیه السلام سپرده شد . عباس با جان و دل، فرمان بردار و مطیع بى‏ چون و چراى برادر و امام خود بود. وقتى امام حسن علیه السلام مجبور شد با معاویه صلح كند و مورد طعن و شماتت «یا مذل المؤمنین; اى خواركننده مؤمنان‏» قرار گیرد، حضرت عباس علیه السلام بیش از پیش همراه و در ركاب امام خویش بود، و با شمشیر برهنه مانند یك سرباز جانباز از برادر و امام خویش محافظت مى‏كرد . در مراسم تشییع آن حضرت كه جنازه را تیرباران كردند، بر حضرت عباس علیه السلام خیلى گران آمد و اگر دستور امام و برادرش حضرت حسین علیه السلام نبود، از یكایك آنان انتقام میگرفت .
بعد از شهادت امام حسن علیه السلام همواره در خدمت امامش، حضرت حسین بن على علیهما السلام بود .
در مورد ولایت مدارى و امام‏ شناسى حضرت عباس علیه السلام به نمونه هایى اشاره میشود:
1. در زیارتنامه آن حضرت كه از سخنان امام صادق علیه السلام است چنین میخوانیم:
«... المطيع لله ولرسوله ولاميرالمؤمنين والحسن والحسين صلى الله عليهم; [سلام بر تو اى بنده صالح و] مطیع خدا و رسولش و پیرو امیرمؤمنان و حسن و حسین (علیهم السلام) كه درود خدا بر آنان باد .» (14)
2. هنگام خروج از مدینه امام حسین علیه السلام ندا داد: «اين اخى - اين قمر بنى هاشم فاجابه العباس لبيك لبيك يا سيدى فقال له الامام عليه السلام: قدم لى يا اخى جوادى فاتى العباس بالجواد اليه; كجاست ‏برادرم ... كجاست ماه بنى‏ هاشم؟ پس عباس جواب داد: بله بله اى آقاى من! آنگاه امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر، اسبم را حاضر كن، پس عباس اسب حضرت را حاضر نمود .» (15)
3. در عصر تاسوعا شمر با چهار هزار نفر وارد كربلا شد . یكى از نقشه‏ هاى او براى كاستن از یاران امام حسین علیه السلام امان دادن به عباس و برادران او بود . وقتى جناب عباس شنید كه شمر امان نامه آورده اصلا به او اعتنا نكرد و جواب او را نداد، تا اینكه امامش به او فرمان داد كه جواب شمر را بگوید، عباس فرمود: «چه میگویى؟» عرض كرد: «شما و برادرانت در امانید.» عباس غیرتمند سراسر وجودش آتش گرفت و فریاد او بلند شد:
«تبت‏يداك و لعن ما جئت‏به من امانك يا عدو الله اتامرنا ان نترك اخانا وسيدنا الحسين بن فاطمة وندخل فى طاعة اللعناء واولاد اللعناء اتومننا وابن رسول الله لا امان له; دستهایت ‏بریده باد و لعنت [خدا] بر آنچه كه از امان نامه آورده‏ اى . اى دشمن خدا! آیا دستور می دهى كه ما برادرمان و آقایمان حسین علیه السلام پسر فاطمه علیها السلام را رها كنیم و داخل اطاعت لعنت ‏شدگان و فرزندان لعنت‏ شدگان شویم؟ [عجبا] آیا به ما امان میدهى در حالى كه فرزند رسول خدا [حسین بن على] در امان نیست .» (16)
این جملات حاكى از معرفت و عشق عمیق حضرت عباس به امام خویش حسین بن على علیه السلام است . به این جهت است كه مورخان نوشته‏ اند; عباس در كربلا به خاطر تعصبات قبیله ‏اى و خانوادگى با دشمن نمی ‏جنگید:
«... بل كان يعرف ان دين الله قائم بالحسين وهو عمود الدين، مجاهد عن دين الله وعن شريعة المصطفى وحامى عن ابن رسول الله وعن بنات الزهراء كما قال انى احامى ابدا عن دينى وعن امام صادق اليقين نجل النبى الطاهر الامين; بلكه همواره می‏شناخت كه دین خدا به حسین علیه السلام پاینده است و او ستون دین است و براى دین خدا و شریعت پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله جهاد [و مبارزه] می‏كند و [بدین جهت، حضرت عباس با جان و دل] از فرزند رسول خدا و از دختران زهرا حمایت و پشتیبانى كرد; چنان كه خود فرمود:
«به خدا اگر دست راستم را قطع كردید براستى [همچنان] از دینم حمایت می‏كنم و از امامى كه یقین راستین دارد [دفاع میكنم; آن امامى كه] پسر دختر پیامبر پاك و امین می باشد .» (17)
از این جا به ویژگى سومى در وجود حضرت عباس پى می ‏بریم و آن شناخت و معرفت آن جناب است .

ج) بصیرت ژرف:
بیشتر منحرفان از امامت و ولایت، ظاهر بین و ساده اندیشند . قرآن كریم درباره دنیاپرستان می ‏فرماید: «يعلمون ظاهرا من الحياة الدنيا وهم عن الآخرة هم غافلون‏» ; «آنان تنها ظاهرى از زندگى دنیا را مى‏دانند و از آخرت غافلند .» (18) ولایت مداران باید ژرف اندیش و ژرف نگر باشند .
از امتیازات ویژه حضرت عباس علیه السلام، بصیرت نافذ و ژرف اندیشى خاصى بود كه تمام خطوط جامعه و رگه‏ هاى كفر و نفاق را به خوبى می ‏شناخت، و ولایت مداران را نیز دقیقا شناسایى كرده بود. امام صادق علیه السلام درباره عمویش عباس می فرماید:
«كان عمنا العباس نافذ البصيرة; عموى ما عباس داراى بصیرت ژرف بود .» (19)
در مقابل، یكى از كاستی هاى عمر سعد كه به دام یزید و ابن زیاد افتاد، نداشتن تیزبینى و بصیرت بود . ابن زیاد با بهره بردارى از این كمبود فكرى، فردى فرومایه و هزار چهره یعنى «شبث ربعى‏» را با او همراه ساخت تا او را توجیه كند . شبث كوشید به عمر سعد القا كند كه حسین، كافر حربى است كه قتلش واجب می ‏شود و به همین جهت، قتل او در ماه حرام اشكالى ندارد . (20)
ولایت مدارى و ژرف اندیشى، از نیازهاى شدید زمان ما براى تمام طبقات است; چرا كه بصیرت ژرف و عمیق اندیشى باعث میشود خطوط فكرى و سیاسى را بخوبى بشناسند و در موضع گیری ها دقیقا بر خط صحیح و مستقیم امامت و ولایت‏ سیر نمایند .

د) شجاعت:
از صفات بارز و برجسته حضرت عباس كه همگان حتى غیر مسلمانان با آن آشنایى دارند، شجاعت و دلیرى ایشان است. از آغاز امیرالمؤمنین علیه السلام براى این موضوع سرمایه گذارى نموده بود، آنجا كه به برادرش عقیل - كه اطلاعات وسیعى از نسب قبایل عرب و تاریخ گذشته آن روز داشت - سفارش فرمود كه از اقوام اصیل و شجاع عرب، همسرى براى من انتخاب كن كه زاده شجاعان و وارث دلاورى و شهامت ‏باشد; زیرا میخواهم از این ازدواج، فرزند شجاع و دلیرى به دنیا بیاید . عقیل پس از بررسى و جستجو «ام البنین كلابیه‏» را پیشنهاد كرد، كه حضرت با او ازدواج كند; چرا كه در جامعه [آن روز] شجاع‏تر و دلیرتر از اجداد و پدران او نبود . (21)
از «حضرت ام البنین‏» چهار پسر رشید و قهرمان به نام عباس، عبدالله، عثمان و جعفر به دنیا آمدند، كه بزرگ‏ترین و شجاع‏ ترین آنها حضرت عباس بود .
استاد شهید مطهرى میگوید:
«آرزوى على علیه السلام در ازدواج با ام البنین در وجود مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام تحقق یافت .» (22)
به نمونه‏ هایى كه شجاعت آن حضرت را می ‏رساند اشاره می كنیم:
1 . درباره ویژگی هاى حضرت عباس در تاریخ میخوانیم:
«كالجبل العظيم وقلبه كالطود الجسيم لانه كان فارسا هماما وبطلا ضرغاما وكان جسورا على الطعن والضرب فى ميدان الكفار والحرب; [عباس] مانند كوهى بزرگ، و قلبش بسان كوهى خشن [و استوار] بود; چرا كه او جنگ آورى بلند همت و سلحشورى شیرگون بود و در [وارد كردن] نیزه و ضربات [بر دشمن] در میدان نبرد با كفار جسور [و بى‏باك] بود .»
2 . در معالى السبطین چنین بیان شده است: «ولا يقاس بشجاعته الا شجاعة ابيه واخيه; شجاعت عباس با شجاعت پدرش [على علیه السلام] و برادرش [امام حسین علیه السلام] مقایسه می ‏شود .» (23)
و در ادامه می‏گوید: «در شجاعت عباس همین بس كه وقتى دشمنان صداى او را می شنیدند رگهاى بدنشان می ‏لرزید و از ترس صولت و قدرت او، قلبهایشان از وحشت می ‏تپید و پوست‏ بدنشان جمع می شد. با توجه به این شجاعت و شهامت ‏بود كه ابن زیاد براى او امان نامه فرستاد و به خیال خام خود میخواست كه او را از حسین علیه السلام بگیرد .» (24)
همین شجاعت و قدرت او بود كه پشتوانه محكمى براى امام حسین علیه السلام بود; هرچند تكیه امام حسین علیه السلام بر خداوند بود، اما وجود حضرت عباس كه یك بنده خالص شجاع و توانمند خداوند بود در واقع یارى خدا از طریق اسباب طبیعى بود; لذا شهادت حضرت عباس سخت ‏بر امام حسین علیه السلام اثر گذاشت و صریحا آنگاه كه كنار بدن برادر آمد فرمود:
«الآن انكسر ظهرى و قلت‏حيلتى; اكنون كمرم شكست و راه چاره ‏ام كم شد .» (25)
این سخنان از زبان معصومى صادر می شود كه تعارف و زیادگویى و خلاف واقع در كلام و مرامشان راه ندارد . و وقتى كه عباس اجازه میدان خواست امام حسین علیه السلام فرمود:
«اذا مضيت تفرق عسكرى; هرگاه [از دستم] بروى سپاهم از هم می باشد .»
تاریخ نویسان نوشته ‏اند:
«لم يبق الحسين بعد ابى الفضل الا هيكلا شاخصا معرى عن لوازم الحياة; از امام حسین بعد از [مرگ] ابى الفضل جز هیكلى [و مشتى استخوان] خالى از لوازم حیات و زندگى باقى نماند .» (26)
دشمنان هم سخت از مرگ عباس شاد شدند و جرات و جسارت پیدا كردند، و بر اصحاب و خیمه‏ هاى امام حسین علیه السلام حمله‏ ور شدند . در تاریخ می خوانیم:
«لما قتل العباس تدافعت الرجال على اصحاب الحسين; (27) هنگامى كه عباس كشته شد، مردان [دشمن از هر سو] بر اصحاب امام حسین حمله‏ ور شدند .»

تا تو بودى خیمه‏ ها آرام بود   ***  دشمنم در كربلا ناكام بود
تا تو بودى من پناهى داشتم   ***  با وجود تو سپاهى داشتم
تا تو بودى خیمه‏ ها غارت نشد  ***  بعد تو كس حافظ یارت نشد
تا تو بودى چهره نیلى نبود   ***  دستها آماده سیلى نبود
تا تو بودى دست زینب باز بود   ***  بودنت‏ بهر حرم اعجاز بود
تا كه مشكت پاره و بى‏آب شد   ***  دشمن پر كینه ‏ات شاداب شد
ه) وفا و فداكارى عباس:
یادم ز وفاى اشجع الناس آید   ***  وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگرى   ***  هیهات برادرى چو عباس آید

وفا از بارزترین صفات مردان تاریخ و نشانه قوت دین و قدرت امانت دارى است . وفا دژ مستحكمى است كه انسان را تا پایان خط در مسیر راه نگه می دارد .» (28)
در وفا و فداكارى نیز حضرت عباس سرآمد روزگار و الگوى پاكان وفادار، و فداكاران ایثارگر است . در این بخش پایانى، به نمونه هایى از وفا و فداكارى حضرت عباس اشاره می كنیم:
1. رد امان نامه:
رد امان نامه ابن زیاد و شمر - كه قبلا به آن اشاره شد - نشانه وفاى عباس است .

2. اعلان وفادارى در شب عاشورا:
در شب عاشورا امام حسین علیه السلام در خطبه معروف خود فرمود: «من به همه شما رخصت رفتن دادم; پس همه آزادید بروید و بیعتى كه از جانب من به گردن شما بود برداشتم و این شب كه شما را فرا گرفته فرصتى است، آن را شتر رهوار خود كنید و به هر سو كه می خواهید بروید .» آنگاه چراغ را خاموش كرد و فرصت‏ خوبى براى رفتن بود .
اولین كسى كه وفاى كامل خود را ابراز داشت، حضرت عباس وفادار بود: «فبدا القول العباس بن على عليه السلام فقال له: لم نفعل ذلك؟ النبقى بعدك؟ لا ارانا الله ذلك ابدا; آنگاه عباس، فرزند على آغاز به سخن نمود، پس به امام حسین علیه السلام عرض كرد: براى چه این كار را انجام دهیم؟ آیا براى آنكه بعد از شما باقى باشیم؟ نه، خدا این را [یعنى جدایى از شما را] هرگز به ما نشان ندهد .» (29)

شاها من ار به عرش رسانم سریر فضل   ***  مملوك این جنابم و محتاج این درم
گر بركنم دل از تو و بردارم از تو مهر   ***  این مهر بركه افكنم و این دل كجا برم

4. اوج وفا در شط فرات:
حضرت عباس علیه السلام بعد از شهادت على اكبر میخواست‏ به میدان برود، اما برادر به او اجازه میدان رفتن نداد، بعد از اصرار زیاد فرمود: مقدارى آب براى كودكان بیاور .
پیشانى حسینش را بوسید و به سوى فرات حركت كرد، مشك را پر از آب كرد، خود نیز تشنه بود، می‏خواست آب بنوشد: «فذكر عطش الحسين ومن معه فرقى الماء; (30) سپس به یاد تشنگى حسین و همراهان [و كودكان] افتاد، پس آب را [روى آب] ریخت .» و بر خود خطاب كرد:

یا نفس من بعد الحسین هونى   ***  وبعده لا كنت ان تكونى
هذا الحسین وارد المنون    ***  و تشربین بارد المعین

تالله ما هذا فعال دينى (31)
«اى نفس! بعد از حسین خوارى و ذلت‏ بر تو باد و بعد از او [حسین علیه السلام] تو نباید باشى تا زنده بمانى، حسین در آستانه مرگ قرار گرفته و تو آب خنك و گوارا می نوشى؟ به خدا قسم این كار دین [و آیین] من نیست .»
آنگاه فریاد برآورد: «والله لا اذوق الماء وسيدى الحسين عطشانا; (32) به خدا قسم آب نمی نوشم در حالى كه آقاى من حسین تشنه است .»

عباس بى ‏وفا تو نبودى كنون چه شد   ***  نوشى تو آب مانده حسینت در انتظار

اعتراف دشمن به وفاى عباس (علیه السلام)
هنگامى كه وسایل غارت شده كربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگى بود. یزید و حاضران در مجلس دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده، ولى دستگیره آن سالم است. یزید پرسید: «این پرچم را چه كسى حمل می‏كرد؟» گفته شد: «عباس بن على‏». یزید از روى تعجب و تجلیل از آن پرچم سه بار برخاست و نشست و گفت:
«انظروا الى هذا العلم فانه لم يسلم من الطعن والضرب الا مقبض اليد التى تحمله; به این پرچم بنگرید، [كه بر اثر صدمات] نیزه و زدن [شمشیر] جایى از آن سالم نمانده جز دستگیره آن كه [پرچمدار] آن را با دست‏حمل میكرده است .»
سالم ماندن دستگیره پرچم، نشان از آن دارد كه پرچمدار تمام ضربات نیزه و شمشیر را كه بر دستش وارد میشده تحمل مى‏كرده ولى پرچم را رها نساخته است .
آنگاه يزيد گفت: «ابيت اللعن يا عباس، هكذا يكون وفاء الاخ لاخيه; لعن [و ناسزا] را از خودت دور ساختى اى عباس! [و ناسزا زیبنده تو نیست]. این چنین است [رسم و معناى] وفادارى برادر نسبت‏ به برادرش .» (33)
آرى، وفاى حضرت عباس آن قدر فراوان و در حد اعلاست كه پلیدترین دشمنان او هم نمی توانند آن را انكار كنند .

پنج امامى كه ترا دیده ‏اند   ***  دست علم گیر تو بوسیده ‏اند
چشم خداوند چو دست تو دید  ***  بوسه زد و اشك زچشمش چكید

وفا و فداكارى عباس در سخنان معصومین علیهم السلام
1 . امام سجاد علیه السلام فرمود: «رحم الله عمى العباس فلقد آثر وابلى وفدى اخاه بنفسه حتى قطعت‏يداه; خداوند رحمت كند عمویم عباس را كه حقیقتا ایثار و جانبازى نمود و جانش را فداى برادر نمود تا آنجا كه دستهایش قطع شد .» (34)
2 . امام صادق علیه السلام فرمود:
«اشهد لقد نصحت لله ولرسوله ولاخیك فنعم الاخ المواسى; شهادت مى‏دهم كه تو براى خدا و رسولش و برادرت خیرخواهى نمودى، پس تو چه نیكو برادر فداكار بودى.» (35)
3 . امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به عمویش عباس می ‏فرماید: «السلام على ابى الفضل العباس المواسى اخاه بنفسه; سلام بر ابوالفضل العباس كه با جان خویش با برادر همدردى [و براى او فداكارى] نمود .»

*******************************

1) برخى سال تولد او را سال 24 ه . ق دانسته‏ اند، ر . ك: حسین اسدى، اسوه ‏هاى عاشورا .
2) منتهى الامال، ج‏1، ص‏136 .
3) معارف و معاریف، ج‏7، ص‏206 .
4) جعفر نقدى، زینب كبرى، ص‏12 .
5) معالى السبطین، ج‏1، ص‏26 .
6) تنقیح المقال، ج‏2، ص‏128 .
7) علامه مرتضى مطهرى، حماسه حسینى، ج‏2، ص‏118 .
8) منتهى الامال، ج‏1، ص‏137 - 138 . برخى نوشته‏اند كه او دو فرزند دیگر به نام محمد و قاسم داشت كه در كربلا به شهادت رسیدند . ر . ك: الوقایع و الحوادث، ملبوبى، ج‏3، ص‏30 .
9) مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت عباس، ص‏715 .
10) فتح/28 .
11) ذریعه، ص‏122 .
12) الوقایع والحوادث، ج‏2، ص‏30; سوگنامه آل محمد صلى الله علیه و آله، ص‏293 .
13) زینب كبرى علیها السلام، ص‏12 .
14) مفاتیح الجنان، ص‏715 .
15) موسوعة كلمات الحسین علیه السلام، ص‏298 .
16) وقایع الایام، ویژه محرم، ص‏264 .
17) معالى السبطین، ج‏1، ص‏270; نفس المهموم، شیخ عباس قمى، ص‏177 .
18) روم/7 .
19) نفس المهموم، ص‏176; ر . ك: اعیان الشیعه، ج‏7، ص‏430 .
20) جام عبرت، سید حسین اسحاقى، ج‏2، ص‏104 .
21) منتهى الامال، ص‏136; ر . ك: تنقیح المقال، ج‏2، ص‏128 .
22) حماسه حسینى، ج‏1، ص‏59 .
23) معالى السبطین، ج‏1، ص‏267 .
24) همان .
25) مقتل خوارزمى، ج‏2، ص‏30 .
26) مقتل مقرم، ص‏269 .
27) ذریعه، ص‏124 .
28) عناوین برگرفته از روایات است . ر . ك: منتخب میزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ص‏542 .
29) همان، ص‏400 .
30) كبریت الاحمر، ص‏159; منتخب التواریخ، ص‏258 .
31) ر . ك: ناسخ التواریخ، ج‏2، ص‏345 .
32) بحارالانوار، ج‏45، ص‏41; ترجمه مقتل ابى مخنف، ص‏97 .
33) دین و تمدن، ج‏1، ص‏288 و ر . ك: سوگنامه آل محمد صلى الله علیه و آله، ص‏300 .
34) بحارالانوار، ج‏44، ص‏298; تنقیح المقال، ج‏2، ص‏128 .
35) مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت عباس علیه السلام . 

دیدگاه‌ها   

+2 #3 پاسخ: عباس ( عليه السلام ) الگويى براى نسل امروزافشین درویشی 1390-09-03 16:54
تشکرات ادامه دارد
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+1 #2 پاسخ: عباس ( عليه السلام ) الگويى براى نسل امروزمرجان 1389-10-22 00:35
سلام عالی بودن. منم با ذکر سایت شما ، استفاده کردم
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+3 #1 تشکرحامد ناصری 1389-10-18 19:32
دست شما درد نکنه. با اجازه از مطالب سایتتون برای خودم برداشتم. مرسی
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page