ولادت و نسب
محمد مشهور به ملا محسن وملقب به فیض در چهاردهم ماه صفر سال 1007 ق. در یكى از معروف ترین خاندان علم، عرفان و ادب، كه سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن میرسد در كاشان به دنیا آمد.
پدرش رضى الدین شاه مرتضى (950 – 1009 ق.) فقیه، متكلم، مفسر و ادیب در كاشان حوزه تدریس داشته و از شاگردان ملا فتح الله كاشانى (متوفى 988 ق.) و ضیاء الدین محمد رازى (متوفى 1091 ق.) بوده است.
مادر او زهرا خاتون (متوفى 1071 ق.) بانویى عالم و شاعر، دختر ضیاء العرفا رازى (از عالمان بزرگ شهر ری) بوده است. جد فیض تاج الدین شاه محمود فرزند ملا على كاشانی، عالم و عارفى شاعر از ناموران زمان خویش در كاشان بوده و در آنجا مدفون است. [1]
تألیفات و تصنیفات
فیض كاشانى عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تألیف كرد. او پس از كسب معارف و استفاده علمى و معنوى از استادان بزرگ خود نوشتن كتاب و رساله را از هیجده سالگى آغاز نمود و در طى 65 سال نزدیك به دویست جلد اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تألیف كرد.
خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادى از عالمان دینى برابرى میكند. فیض در فهرستهاى متعددى كه خود نگاشته تعداد تألیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذكر كرده و فرزندش علم الهدى تعدا آثار او را یكصد و سى جلد نام برده است. اما برابر فهرست تهیه شده از سوى ادیب و شاعر معاصر آقاى مصطفى فیضى تعداد كتابها و رسالههاى فیض قریب به یكصد و چهل مجلد بالغ میگردد[2] كه اكثر آنها به زیور طبع آراسته شده است در اینجا به چند تألیف مهم فیض كه درعلوم مختلف نگاشته شده اشاره میكنیم:
الف) در تفسیر قرآن
1. تفیسر صافی: از كتب معتبر در تفسیر قرآن است. فیض این تفسیر را در 1075 ق. با مطالعه اكثر تفاسیر قرآن (از سنى و شیعه) نوشته و در ضمن بیان آیات، روایات معتبر و مستند شیعه را گردآورده است.
2. تفسیر اصفی: این تفسیر تلخیص صافى است كه در سال 1077 ق. نوشته شده است.
3. تفسیر مصفی: برگزیده مطالب تفسیرى «تفسیر اصفی» میباشد.
ب) حدیث و روایت
1. الوافی:محدث كاشانى براى نوشتن كتاب وافى چهار كتاب معتبر حدیث شیعه (كافی، تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه) را در سال (1068 ق.) تنقیح و با حذف احادیث مكرر، آن را یكجا در اجزاى متعدد جمع كرده و پس از آن فرزندش علم الهدى با نوشتن و افزودن یك جزء كه شامل معرفى رجال حدیث، كشف رموز و … بوده آن را تكمیل كرده است. هم اكنون كتاب «الوافی» در مجلدات متعدد چاپ گردیده است.
2. الشافی: منتخبى از احادیث «الوافی» است كه در سال (01082 ق.) نگاشته شده است.
3. النوادر: مجموعه احادیث نقل نشده در كتب معتبر را گرد آورده است.
4. المحجة البیضاء: فیض در سال 1046 ق. كتاب احیاء العلوم غزالى را تنقیح و تصحیح كرد وبا استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را شرح و تكمیل نمود. سپس در سال 1090 ق. المحجة را تلخیص و نام «الحقایق» را ارائه كرد.
5. مفاتیح الشرایع: از كتب روایى فقهى و استدلالى فیض است كه در سال 1043 ق. نگاشته شده این كتاب در بردارنده همه ابواب فقه است. فیض با عنایت شدید به كتاب و سنت معصومین (علیهمالسلام) و گریز از به كارگیرى دلایل عقلى و اجتهاد به رأی، راه نوى فرا روى پژوهشگران در علم فقه قرار داده است.
این كتاب از آغاز تألیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاكنون چهارده شرح و چندمین حاشیه بر آن كتاب نگاشته شده كه از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانى (بزرگ مجتهد قرن دوازدهم) شایان ذكر است.
ج) كلام و عرفان
از كتب كلامى و عرفانى حكیم و عارف كاشانى كتاب «اصول المعارف» در چند جلد (تألیف سال 1046 ق.) ، «اصول العقائد» (1036 ق.)، رسالههاى «علم الیقین» ،«الحق الیقین»، «عین الیقین»، «الحق المبین» و «الجبر والاختیار» و … میباشند.
د) اخلاق و ادب
در موضوع اخلاق و ادب كتاب و رسالههاى متعددى به زبان فارسى و عربى نگاشته است. از آنان «ضیاء القلب» (تألیف در سال 1075 ق.) «الفت نامه» و «زاد السالك» (بین سالهاى 1040-1030)، «شرح الصدر» (1065 ق.)، «راه صواب» «گلزار قدس» ، «آب زلال»،«دهر آشوب» «شوق الجمال»، «شوق المهدی» ، «شوق العشق» و دیوان قصائد، غزلیات و مثنویات میباشند.
آراء و اندیشههاى فیض
در لابهلاى نوشتهها و گفتههاى فیض نظرات و آراء ویژهاى در مسائل فقهی، فلسفى و كلامى به چشم میخورد كه گویاى شخصیت واقعى اوست و نیز از این آثار به سیر تطور افكار و اندیشههاى او و زمانش پى میبریم.
ایشان در تمامى ابواب فقه چنانچه از كتاب فقهى روایى او مفاتیح الشرایع استفاده میشود نظراتى خاص دارد[3]. یكى از فتاوا و نظریات مهم فیض كه در موضوع غنا شهرت دارد بدین شرح است.
«فیض به استناد روایاتى معتبر غنا (آواز خوانی) را در مجالس عروسى جایز و همچنین در رساله «مشواق» خود غنا و خواندن اشعار دینى و اخلاقى را به صورت خوش براى ترویج روح مؤمنان جایز دانسته است. اما در همه آثار او با بیانى روشن مردم را از هر گونه استفاده باطل از غنا و لهو و لعب بر حذر داشته و گفته است: در عصر حكومت اسلامى اموى و عباسیان كه با ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم عصر بودهاند غنا به گونه مبتذل در درباریان رواج داشت و به طورى كه زنان مغنیه در مجالس خلفا و وزرا در میان رجال به لهو ولعب مشغول بودند و بدون شك این نوع غنا نمیتوانسته است مورد قبول پیشوایان بر حق امامیه باشد.»[4]
فیض در نظر بزرگان
درباره شخصیت و آثار فیض كاشانى نظریات و دیدگاههاى گوناگونى از سوى علما و بزرگان همعصر و بعد از او ابراز شده كه به نمونههایى از آنها اشاره میشود:
محمد اردبیلى (متوفى قرن یازدهم): (آن) علّامه محقق و مدقق، جلیل القدر و عظیمالشأن و بلند مرتبه ، فاضل كامل، ادیب و متبحر در همه علوم است.
شیخ حر عاملى (متوفاى 1104 ق.): محمد فرزند مرتضى مشهور به فیض كاشانی، فاضل، عالم، ماهر، حكیم، متكلم، محدث، فقیه، محقق، شاعر و ادیب بود و از نویسندگان خوب عصر ماست كه داراى كتابها و نوشتههاى فراوانى است[5].
سید نعمت الله جزایرى (متوفاى 1112 ق.): استاد محقق ما ملا محمد محسن فیض كاشانى صاحب كتاب الوافى و دویست كتاب و رساله دیگر میباشد[6].
سید محمد باقر خوانسارى (متوفاى 1213 ق.): بر علما و بزرگان دینى پوشیده نیست كه فیض در فضل و فهم و خبره بودن در فروع و اصول دین و زیادى نوشتهها با عبارات و جملات زیبا و رسا سرآمد دیگر عالمان دین است[7].
محدث قمى (متوفى 1319 ق.): او در دانش و ادب و زیادى معلومات و دانستنیها و به كارگیرى تعبیرات و عبارات نیكو در نوشتهها و احاطه كامل به علوم عقلى و نقلى مشهور است.[8]
محدث نورى (متوفاى 1320 ق.): از مشایخ علّامه مجلسی، عالم با فضل متبحر، محدث و عارف حكیم، ملا محسن فرزند شاه مرتضى مشهور به فیض كاشانى است[9].
علّامه امینى (متوفاى 1349 ش.) : … «فیض» علمدار فقاهت و پرچمدار حدیث و گلدسته رفیع فلسفه و معدن معارف دینى و اسوه اخلاق و سرچشمه جوشان علم و دانشهاست … بعید است كه روزگار به مثل او دیگر فرزندى را بیاورد[10].
شهید استاد مطهرى (شهادت 1358 ش.): … فیض كاشانى … هم یك مرد محدث فقیهى است و گاهى در آن كار محدثى و فقاهتش خیلى قشرى میشود و هم ضمنا یك مرد حكیم و فیلسوفى است[11].
فرزندان و وفات
فیض كاشانى از همسر و دختر خاله فاضل و عالم خود (متوفى 1097 ق.) داراى شش فرزند بوده است.
1. علّيّه بانو (1031-1079) فاضل و شاعر.
2. علّامه محمد علم الهدى (1039-1115 ق.) متولد قم و ساكن و مدفون در كاشان است. عالمى فقیه و محدث و متكلمى است كه از نسل او تاكنون عالمانى ادیب و فقیه در شهرهاى كاشان، قم، تهران، كرمانشاه و شیراز برخاستهاند.
3. سكینه بانو كه كنیهاش ام البرّ بوده و سال تولدش 1042 ق. ذكر شده است.
4. ابوحامد محمد ملقب به نور الهدى متولد 1047 ق. عالم و شاعر و مدفون در كاشان است.
5. ام سلمه (متولد 1053 ق.) زاهد و حافظ قرآن بوده است.
6. ابوعلى معین الدین احمد (1056-1107 ق.) فقیه و محدث كه مدفون در كاشان است[12]. ملا محسن فیض در 84 سالگى در كاشان بدرود حیات گفت و در قبرستانى كه در زمان حیاتش زمین آن را خریدارى و وقف نموده بود، به خاك سپرده شد. بر طبق وصیت ایشان، بر روى قبر وى سقف و سایبان ساخته نشده است ولى اهالى مسلمان آن دیار، هر صبح جمعه به «قبرستان فیض» رفته، با قرائت فاتحه و توسل به او، از روح ملكوتیاش استمداد میكنند.[13]
********************************************
[1] - محارن الحكمه فی …،محمد علم الهدی، ج 1، ص 9-12، انتشارات جامعه مدرسین قم.
[2] - دیوان فیض: ج 1، ص 75 و مقدمه الوافی: ج 1، و مقدمه ده رساله فیض.
[3] - مقالات و بررسی ها نشریه دانشكده الهیات و معارف اسلامی، تهران، 45-56. مقالات آقای دكتر علیرضا فیض.
[4] - مقدمه دیوان اشعار: ج 1، ص 65. به نقل از الوافی.
[5] - امل الامل: ج 4، ص 305.
[6] - زهر البریع: ص 164.
[7] - روضات الجنات: ج 6،ص 79.
[8] - الكنی و الالقاب: ج 3، ص 39.
[9] - خاتمة مستدرك الوسایل: ص 42.
[10] - الغدیر: ج 11، ص 362.
[11] - مجموعه آثار: ج 4، ص 661.
[12] -همان: ص 18 و 29.
[13] - در تدوین این مقاله‚علاوه بر زندگینامههای مكتوب از سوی فیض در رسالههای «شرح الصدر» «اعتذاریه» «الانصاف» و نوشتههای دیگران، از مقدمه محققانه دانشمند و ادیب معاصر آقای مصطفی فیضی بر «دیوان اشعار فیض» استفاده بردهام.