گر نشد مشک ولی ماند امید دگرم

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

گر نشد مشک ولی ماند امید دگرم
ببرم آب دراین کاسه چشمان ترم..
..هم شکستند همین کاسه و هم کاسه سرم
تا هوایی به سر از آب مبادا ببرم

اینچنین شدکه من  امید زدستم دادم
با سر از روی بلندی به زمین افتادم

 چه کنم مشک  سر ودست و دوچشمی که تر است
کاسه هایی که شکست است دگر درد سر است
تیغ وشمشیر بیارید تنم  منتظراست
به خدا درد خجالت زحرم سخت تر است

گر نشد آب برم کاش خودم آب شوم
تا که جاری به سوی خیمه ارباب شوم

ای خدا سایه ای از دور... مبادا آقاست
نه حسین بن علی نیست زنی از زنهاست
نکند زینب کبراست  خدا یا تنهاست
... پسرم گفت به من, تا بشناسم زهرا ست

گفت گر مادر تونیست منم مادر تو
آمدم گریه نکن آب فدای سر تو

...اذن دادند  که بر فاطمه مادر گفتم
آرزویی به سرم بود که آخر گفتم
 جان من شد همه یک آه و برادر گفتم
هقی هقی کردم و با گریه مکرر گفتم

چقدر لفظ اخا مثل عسل شیرین است
گرچه از دست تهی ام سر من پایین است

به اخا گفتن من لفظ بلی می آید
تار دیدم که حسین بن علی می آید
گوییا جلوه ای از رب جلی می آید
خسته و تشنه و درمانده ولی می آید
زیر لب زمزمه کردم به فدای تو حسین
بخورد بر سر من درد و بلای تو حسین
 
نیست بر دیدن چشمت به دو چشمم رویی
کاش میشد که به جان از تو کنم دلجویی
یا که بر راه تو با مژه زنم جارویی
یا به چشمم بنشینی به کنار جویی

   ولی افسوس دگر چشم ندارم آقا
هر چه را داشت ابالفضل, گرفتند آنرا

تارسید او به سرم گفت چرا تا شده ای
قد قاسم شده ای پخش به صحرا شده ای
رفته ای  آب بیاری خود دریا شده ای
خوش بحال لب اصغر که تو سقا شده ای

ناله ای زد که چنان درد به پهلوش نشست
به گمانم کمرش بود که از غصه شکست

گفتم ازآب  صدازد  که چه آمد به سرت
گفتم از آب صدازد چه شده بال و پرت
گفتم از آب صدا زد که چه شد زخم سرت
گفتم از آب صدا زد چه شده چشم ترت

اوبه رویم نزداما خبرش میپیچد
که اگر آب نباشد  پسرش  میمیرد

از خجالت همه جان و تنم شد فریاد
تا سرم  را به سر دامن مهرش جاداد
چشمهایم که به چشمان برادر افتاد
تازه دیدم چه قدر پیر شده ان شمشاد

قامتش خم شده و بی کس و تنها مانده
جان او پیش علی اکبر او جا مانده

با همان قامت  خم دور سرم  می چرخید
دستهایی که جدا شد زتنم می بوسید
ناله میزد  به من و وضع تنم میگریید
دشمنش هلهله میکردو به او می خندید


گفت با گریه مرو تا که زمینم نزنند
کوفیان سنگ دگر سوی جبینم نزنند
 
 مرو  از دست حرامی نکشم منت آب
لا اقل رحم کن عباس برآن طفل رباب
بعد تو زندگی اهل حرم هست عذاب
به کمین دشمن من مانده ببین در تب و تاب

آب ترشد بدنم گفت  که ای لشگر من
میروی بعد  تو سقا چه کند خواهر من

وقت تشریح پس از رفتن جان آمده بود
صحبت از نیزه و آن تخت روان آمده بود
زخمهایم همه از غم به زبان آمده بود
حرف از معجر زینب به میان آمده بود

ای ابالفضل فدای نخی از معجر تو
سرم از نیزه شود سایه روی سر تو

موسی علیمرادی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page