- جزئیات
- «قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب» رعد/سوره۱۳، آیه۴۳. روایات متعدد و صحیحالسندی در منابع فرقین وجود دارد که «من عنده علم الکتاب» را به امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلا م) تفسیر نموده است. محمد بن حسن صفار با سه واسطه از یحیى الحلبى و او از یکى از رواة موثق نقل نماید که با امام محمدباقر علیهالسلام در مسجد بودم که یکى از فرزندان عبدالله بن سلام وارد شد به امام گفتم قربانت گردم این مرد پسر همان کسى است که گویند در نزد وى علم الکتاب بوده است. امام فرمود: نه، او نبود بلکه کسى که در نزد او علم الکتاب بوده على بن ابىطالب علیهما السلام بود که درباره او پنج آیه نازل شد که یکى از آن پنج آیه، همین آیه است. و نیز با چهار واسطه از فضیل بن یسار او از امام باقر علیهالسلام روایت کند که این آیه درباره على بن ابىطالب نازل گردیده زیرا او عالم این امت بعد از رسول خدا بوده است. همچنین عبدالله بن عجلان از امام باقر علیهالسلام روایت کند که گفت: از امام درباره این آیه سؤال کردم، فرمود: درباره على بن ابىطالب و ائمه بعد از او نازل شده که علم الکتاب در نزد آنان بوده است. (البرهان فی تفسیر القرآن. / تفسیر عیاشى؛ ابن المغازلى شافعى؛ تفسیر ثعلبى.) -------------- نگر: علم الکتاب چیست و در نزد کیست؟ خلافت امیرا لمؤمنین علیه السلام در آیه " علم الکتاب" چگونه از قرآن اثبات کنیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارای علم الکتاب است
|
|
- جزئیات
- الامام علی(علیه السلام) ص 369و ص301 / اللمعة البیضاء، ص220/ ینابیع المودة لذوی القربی، ج 2، ص307 و 80 / شبهای پیشاور، ص477 نگر: برتری علی علیه السلام بر پیامبران اولو العزم
|
|
- جزئیات
- حدیث جعلی که ابوبکر برای غصب فدک به ان استدلال کرد با پنج آیه ی قرآن در تضاد است.حضرت زهرا و امیرالمرمنین علیهما السلام به این آیات اشاره فرمودند. 1-آیه 16 سوره نمل: - وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ .. -نص صحیح قرآن که پیامبران ارث باقی میگذارند ، اهل سنت توجیه میکند که این ارث نبوت یا علم است ، پاسخ اینکه نبوت و علم از کی تا به حالا ارثی وموروثی شده است؟ 2- آیه 5و6 سوره ی مریم - وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا﴿٥﴾يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا ﴿٦﴾ -. 3-آیه ی 176 سوره ی نساء - .. فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۗ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ - پسر 2 برابر دختر ارث میبرد ، این آیه مطلق است و هم شامل پیامبر و فرزندانش میشود و هم غیر از آن .. 4-آیه 75 سوره ی انفال - وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ - . آیه ی 185 سوره بقره - إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ- .
|
- جزئیات
- ماجرای هدیه عثمان برای ابوذر در چند کتاب با مقداری اختلاف نقل شده قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَرْسَلَ عُثْمَانُ إِلَى أَبِي ذَرٍّ مَوْلَيَيْنِ لَهُ وَ مَعَهُمَا مِائَتَيْ دِينَارٍ فَقَالَ لَهُمَا اِنْطَلِقَا بِهَا إِلَى أَبِي ذَرٍّ فَقُوَلا لَهُ عُثْمَانُ يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ هَذِهِ مائتي[مِائَتَا]دِينَارٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى مَا نَابَكَ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ فَهَلْ أَعْطَى أَحَداً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ مِثْلَ مَا أَعْطَانِي فَقَالاَ لاَ قَالَ فَأَنَا رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ يَسَعُنِي مَا يَسَعُ اَلْمُسْلِمِينَ فَقَالاَ لَهُ إِنَّهُ يَقُولُ هَذَا مِنْ صُلْبِ مَالِي وَ بِاللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ مَا أُخَالِطُهَا حَرَاماً وَ لاَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَيْكَ إِلاَّ مِنْ حَلاَلٍ فَقَالَ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ قَدْ أَصْبَحْتُ يَوْمِي هَذَا وَ أَنَا مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ فَقَالاَ لَهُ عَافَاكَ اَللَّهُ وَ أَصْلَحَكَ مَا نَرَى فِي بَيْتِكَ قَلِيلاً وَ لاَ كَثِيراً مِمَّا تَسْتَمْتِعُ بِهِ فَقَالَ بَلَى تَحْتَ هَذَا اَلْإِكَافِ اَلَّذِي تَرَوْنَ رَغِيفَا شَعِيرٍ قَدْ أَتَى عَلَيْهِمَا أَيَّامٌ فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ اَلدَّنَانِيرِ لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَعْلَمَ اَللَّهُ وَ أَنِّي لاَ أَقْدِرُ عَلَى قَلِيلٍ وَ لاَ كَثِيرٍ وَ لَقَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ عِتْرَتِهِ اَلْهَادِينَ اَلْمَهْدِيِّينَ اَلرَّاضِينَ اَلْمَرْضِيِّينَ اَلَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ فَكَذَلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ إِنَّهُ لَقَبِيحٌ بِالشَّيْخِ أَنْ يَكُونَ كَذَّاباً فَرُدَّاهَا عَلَيْهِ وَ أَعْلِمَاهُ أَنَّهُ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ لاَ فِيمَا عِنْدَهُ حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ رَبِّي فَيَكُونَ هُوَ اَلْحَاكِمَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنِي . ------------ روضة الواعظین , جلد۲ , صفحه۲۸۴
|
- جزئیات
- امام صادق (علیه السلام)- حمّاد سندی گوید: فردی از امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیه: و إِنَّهُ فِی أُمِّ الکِتَابِ لدَینَا لعَلی حَکِیمٌ(زخرف 4) سؤال کرد. امام (علیه السلام) فرمود: «منظور از این آیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) است». امام رضا (علیه السلام)- محمّدبنعلیبنجعفر گوید: شنیدم امام رضا (علیه السلام) میفرمود: پدرم آیه: فِی أُمِّ الکِتَابِ لدَینَا لعَلی حَکِیمٌ را تلاوت کرد و فرمود: «منظور از آن علیّبنابیطالب (علیه السلام) است». امام علی (علیه السلام)- اصبغبننباته گوید: همراه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) خارج شدیم تا اینکه نزد صعصعة بنصوحان (رحمة الله علیه) رسیدیم که در بستر افتاده بود. زمانیکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دید احساس سبکی کرد. امام (علیه السلام) خطاب به او فرمود: «به خاطر دیدار ما از تو، بر قومت فخر فروشی نکن». صعصعه گفت: «خیر! ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! بلکه آن را بهعنوان ذخیره و پاداش میدانم». امام (علیه السلام) به او فرمود: «به خدا قسم! من تو را بهعنوان فردی میشناسم که کمتر هزینهای بر دوش دیگران دارد و بیشتر به دیگران یاری میرساند». صعصعه گفت: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! به خدا قسم! تو را بهعنوان فرد خداشناسی میشناسم و میدانم که خداوند در نظرت بسیار بزرگ و با عظمت است وَ إِنَّکَ فِی کِتَابِ اللهِ لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ وَ إِنَّکَ بِالمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیم و از تو در کتاب خداوند بهعنوان شخص بزرگ و با حکمت یاد شده و تو نسبت به مؤمنان رئوف و بسیار مهربان هستی. ----------------- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص ۱۲ / الإختصاص، ص۷۹/ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۱۰/ تأویل الآیات الظاهره، ص۵۳۷ / القمی، ج۲، ص۲۸۰ / معانی الأخبار، ص۳۲
|
|
|
- جزئیات
- وافى ج 2 ص 280 /مرآت العقول ص 38
|
- جزئیات
- ضِرار بن ضَمْرَه از یاران مولا علی بن ابیطالب(علیهما السلام) است. ضرار را از یاران خاص امام و از زاهدان زمان دانستهاند. وی بعد از شهادت حضرت علی(علیه السلام) با معاویه بن ابیسفیان ملاقات کرد و معاویه که بنابر نظری به دنبال یافتن نقصانی از امام در سخنان یاران او میگشت، از ضرار خواست تا علی(علیه السلام) را توصیف کند. ضرار در سخنانی به مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام پرداخت. معاویه به شدت از شنیدن سخنان او متاثر شد و اظهار تأسف کرد که بعدها در مورد او چنین توصیفاتی به کار نخواهد رفت. ضرار بن ضمره را از اصحاب خالص و یاران خاص امام علی(علیه السلام) دانستهاند. مامقانی از رجالیان شیعه در کتاب تنقیح المقال، ضرار را به رفتاری نیکو و زبانی گویا توصیف کرده است. چنانکه برخی او را از زاهدان و عابدان زمانه خود شمردهاند.ضرار بن ضمره در برخی نسخههای نهج البلاغه فرزند حمزه نامیده شده است. او را با القاب و نسبتهایی چون «ضبابی»،«ضبائی»، «کنانی» «کتانی»، «نهشلی» «صدائی»«شیبانی»و «لیثی»یاد کردهاند. از او روایاتی اخلاقی به نقل از امام علی(علیه السلام) نقل شده است. ملاقات ضرار بن ضمره با معاویه بن ابی سفیان را از خبرهای مشهوری دانستهاند که در منابع به صورت مکرر ذکر شده است.این دیدار در مراسم حج و یا در شام بعد از شهادت امام علی(علیه السلام) صورت گرفته است.در این ملاقات معاویه از ضرار خواست تا مولا علی(علیه السلام) را توصیف کند. مسئلهای که بعضی، آن را از حیلههای معاویه برای به دست آوردن نکتهای از علی(علیه السلام) در خلال سخنان یاران او و برای تخریب چهره ایشان دانستهاند؛ ضرار در ابتدا از توصیف آن حضرت خودداری کرد؛اما با اصرار معاویه، به مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام پردخت. سخنان او در منابع با عبارات مختلفی گزارش شده است. ----------------- تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۳۶، ص۱۸۰./مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۱. /منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۱۱۳. /شریف الرضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۴۸۰. / خصائص الأئمة(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۷۰ و ۷۱؛/ حلیة الأولیاء، قاهره، ج۱، ص۸۴؛/ کنز الفوائد، ج۲، ص۱۶۰؛ / الحدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۵۴./ تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۴، ص۴۰۱ و ۴۰۲. / قاضی نعمان، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۹۱؛/ صدوق، الأمالی، ۱۳۷۶ش، ص۶۲۴. / ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷. /مجموعة ورام، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۷۹. /کراجکی، الرسالة العلویة، ۱۴۲۷ق، مقدمه، ص۱۴؛/ عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۰۸؛ ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۸. / تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۴۳؛/بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۵،ص۷۶. / حلیة الأبرار، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۱۴. / اصفة الصفوة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۶۶./ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۲۴؛ / صدوق، الأمالی، ۱۳۷۶ش، ص۶۲۴.
|
- جزئیات
- جمهور اهل تسنن، به جاى سنت اهل بیت، سنت صحابه را حجّت قرار داده اند، [۱]تا خلاء کمبود ادلّه را جبران کنند. آنان معتقدند که صحابی کسى است که پیامبر اسلام را در زمان حیات آن حضرت در حالى که مسلمان بوده است، دیده باشد و بر اسلام از دنیا برود. [۲]و اتّفاق نظر دارند که هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است. [۳] ------------- ۱)الموافقات شاطبى، ج ۴، ص ۷۴. ۲)الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۵۸. ۳)الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲.
|
|
- جزئیات
- الجواب الصحیح ج 2 ص 448 / ابن تیمیه در کتاب خود نقل میکند اکثر اسرائیلیات که وارد اسلام شده است را کعب الاحبار نقل میکند / و عمر بن خطاب بسیار از کعب الاحبار میخواست برای او مطلب بگوید و از تورات بخواند.
|
- جزئیات
- الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 168 - 169 مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ[1] أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ[2] وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ[3] فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ. ------------------ [1] في بعض النسخ مكان تعلمون[ أ ليس تزعمون]. [2] المرجئة فرقة من فرق الإسلام يعتقدون أنّه لا يضر مع الايمان معصية و لا ينفع مع الكفر طاعة سموا مرجئة لاعتقادهم أن اللّه تعالى أرجأ تعذيبهم على المعاصى أي أخر عنهم و قيل لانهم يرجئون العمل عن النية أي يؤخرونه في الرتبة عنها و عن الاعتقاد و قد تطلق المرجئة على من أخر أمير المؤمنين عليا( ع) عن مرتبته و القدرى قد يطلق على الجبرى و على التفويضى. و الزنديق هو النافى للصانع أو الثنوى. [3] في الفائق« قيم القوم من يقوم بسياسة أمورهم» و المراد هنا من يقوم بأمر القرآن و يعرف ظاهره و باطنه و مجمله و مؤوله و محكمه و متشابهه و ناسخه و منسوخه بوحى الهى أو بالهام ربانى او بتعليم نبوى( آت).
|
- جزئیات
- بر اساس روایت صحیح السندی که اهل سقیفه نقل کردهاند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در باره امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: " إنَّ عَلِيًّا مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ وَهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي..." «علی از من است و من از علی هستم، او سرپرست هر مؤمنی پس از من است». اما چرا اهل سقیفه به این روایات اهمیتی نمیدهند؟ جواب روشن است؛ چون به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ایمان ندارند...
|
- جزئیات
- وَقَدْ جَاءَ عَنْ عُمَرَ - قَوْلُهُ: أَمْرَانِ فِي الْجَاهِلِيَّةِ. أَحَدُهُمَا يُبْكِينِي وَالْآخِرُ يُضْحِكُنِي. أَمَّا الَّذِي يُبْكِينِي: فَقَدْ ذَهَبْتُ بِابْنَةٍ لِي لِوَأْدِهَا، فَكُنْتُ أَحْفِرُ لَهَا الْحُفْرَةَ وَتَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْ لِحْيَتِي، وَهِيَ لَا تَدْرِي مَاذَا أُرِيدُ لَهَا، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ بَكَيْتُ. وَالْأُخْرَى: كُنْتُ أَصْنَعُ إِلَهًا مِنَ التَّمْرِ أَضَعُهُ عِنْدَ رَأْسِي يَحْرُسُنِي لَيْلًا، فَإِذَا أَصْبَحْتُ مُعَافًى أَكَلْتُهُ، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ ضَحِكْتُ مِنْ نَفْسِي. اضواء البيان في ايضاح القران بالقران ، الناشر : دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع بيروت ،ج8 ص 439
|
|
- جزئیات
- المواقف فی علم الکلام ، ص 405 / شرح المقاصد نویسنده : التفتازاني، سعد الدين جلد : 5 صفحه : 270 / روح المعانی ج 6 ص 167 / تفسیر الطبری ج 10 انتشارات مکتبة ابن تیمیه ص 426 / تفسیر القرآن العظیم چاپ مکه ج4 ص 1162
|
- جزئیات
- سير أعلام النبلاء - ط الرسالة ، ج 2 ص 615 : يَحْيَى بنُ سَعِيْدٍ: عَنِ ابْنِ المُسَيِّبِ، قَالَ: كَانَ أَبُو هُرَيْرَةَ إِذَا أَعْطَاهُ مُعَاوِيَةُ سَكَتَ، فَإِذَا أَمْسَكَ عَنْهُ تَكَلَّمَ؛ هرگاه معاویه به ابو هریره پول نمیداد ، او روایاتی نقل میکرد. جعل حدیث در فضائل عثمان با پولهای معاویه:فضائل الصحابة ، أحمد بن حنبل، ج1 ص 513:عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رُقَيَّةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَفِي يَدِهَا مُشْطٌ، فَقَالَتْ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ عِنْدِي آنِفًا فَرَجَّلْتُ رَأْسَهُ، فَقَالَ: «كَيْفَ تَجِدِينَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَعْنِي عُثْمَانَ؟» قَالَتْ: قُلْتُ: كَخَيْرِ الرِّجَالِ، قَالَ: «أَكْرِمِيهِ؛ فَإِنَّهُ مِنْ أَشْبَهِ أَصْحَابِي بِي خُلُقًا»حدیثی از رقیه دختر خوانده پیامبر اکرم نقل میکند در حالی که آن دختر حدود 5 سال قبل از مسلمان شدن ابوهریره از دنیا رفته است. چندتن از علمای اهل سنت مانند حاکم و ذهبی میگویند این روایت سندش صحیح است ولی متن آن با تاریخ نمی خواند و شروع به توجیه کرده اند...
|