- جزئیات
- در روایات مسند احمد حنبل و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که حضرت علی علیه السلام در زمان خلافت خودشان به حدیث غدیر استناد کرده اند. ولی اهل سنت آن را قبول نمی کند , اما ما به آنها میگوییم اتفاقا احتجاج حضرت علی علیه السلام در زمانی که خلیفه بودند به حدیث غدیر , برای مقامی بالاتر از خلافت است و ان خلافت و وصایت الهی است. اهل سنت از ماجرای رحبه ی کوفه و مناشده حدیث غدیر ,فراری هستند چون برای آنها بسیار گران تمام میشود. استدلال حضرت علی علیه السلام به حدیث غدیر در شورا , در کتاب تفتازانی با سند معتبر که خود او تصحیح کرده آمده است. کتاب شرح مقاصد تفتازانی ج 2 ص 290 / حدیث غدیر را مطرح میکند و در ادامه میگوید : در سند حدیث غدیر مشکلی نداریم و اجماعی است و حضرت علی علیه السلام در شورای خلافت به آن استدلال کرده اند هنگامی که در مقام بیان فضائل خود بودند, و همه آن را قبول کرده اند, اما بحث بر سر معنای "مولا" است. برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره جدید باز کنید
|
- جزئیات
- این روایت در منابع اهل سنت بسیار سند دارد و گویا متواتر است؛ مثلا روایت مشهوری که از ابوطفیل نقل شده است و کاملا صحیح است و در کتب متعدد اهل سنت آمده و تصحیح شده ؛ کتاب الفقیه و المتفقه , خطیب بغدادی چاپ دار ابن جوزی عربستان , ج دوم , ص 351 روایت 1081 و میگوید شاهد بودم که امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه میخواند و میفرمود: - سلونی و الله لا تسألونی عن شیءٍ الی یوم القیامة الاّ حدثتکم به - سوال کنید از من بخدا قسم از هرچیزی تا روز قیامت سوال کنید جوابش را بشما خواهم داد. در روایت بعدی با سندش میگوید حضرت علی علیه السلام فرمودند : آیه ای نیست که من ندانم در روز نازل شده است یا در شب یا در دشت یا در کوه ؛ روایت بعدی هم از سعید بن مسیب نقل میکند و سند آن صحیح است ؛ میگوید ندیدم احدی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را که گفته باشد سلونی ( از من بپرسید) مگر علی بن ابطالب علیه السلام. ابن عبدالبر در کتاب جامع بیان العلم و الفضله چاپ دار ابن جوزی عربستان , ج اول , ص 383 با سند صحیح نقل میکند همان روایت ابوطفیل را . همچنین این روایت در مستدرک علی الصحیحین آمده است , ج 2 , ص 383 ؛ حاکم نیشابوری میگوید روایت صحیح است و شمس الدین ذهبی هم آن را تایید میکند. این روایت از طریق زید بن ارقم نقل شده که سندش صحیح است ؛ از طریق سعید بن مسیب هم نقل شده و صحیح است ؛ در کتاب تاریخ یحی بن معین , ج 1 , ص 106 , حدیث 601 , میگوید ندیدم احدی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را که گفته باشد سلونی ( از من بپرسید) مگر علی بن ابطالب علیه السلام. همین حدیث نقل شده در فضائل الصحابه احمد بن حنبل چاپ دار ابن جوزی , ج 2 , ص 802 و محقق میگوید اسناد آن صحیح است. برای دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره جدید باز کنید
|
- جزئیات
- عیون الاخبار الرضا (علیه السلام) چاپ منشورات شریف الرضی ص 195 باب بیستم ؛روایاتی از امام رضا علیه السلام در باب امامت آمده است عبدالعزیز بن مسلم میگوید در مرو در زمانی که امام رضا علیه السلام در آنجا زندگی می کردند من هم حضور داشتم , در مسجد جامع روز جمعه جمع شدیم و مردم درباره ی امامت باهم بحث می کردند؛ وارد شدم خدمت امام رضا علیه السلام و به ایشان گفتم که مردم چه می گویند و چه اختلافاتی دارند؛ حضرت تبسم کردند و فرمودند: - یا عبدالعزیز جهل القوم و خدعوا عن ادیانهم - این مردم جاهل هستند و از دینشان دور شده اند ؛ در ادامه فرمایشاتی می فرمایند و می رسد به آنجا که آیه ی اکمال را قرائت می فرمایند(بخشی از آیه ی 3 سوره ی مائده) در ادامه می فرمایند امامت وقتی بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد که دین کامل شد , و پیامبر اکرم از بین مردم نرفت مگر اینکه تمام معالم دین را بیان فرمودند ؛ و راه را بر مردم نشان داد و علی بن ابیطالب علیهما السلام را به عنوان پرچم و امام برای مردم نسب کردند؛ در ادامه می فرمایند : مقام امامت شأن و عظمت بالاتری دارد نسبت به اینکه مردم آن را درک کنند , و نمی توانند با عقلهای خودشان امام را انتخاب کنند؛ امامت مقامی است که خداوند بعد از نبوت و خلیل بودن به ابراهیم علیه السلام عطا کرد در مرتبه ی سوم ؛ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (124 بقره) حضرت ابراهیم به خداوند متعال عرضه داشت این مقام امامت را برای فرزندانم نیز میخواهم ؛ خداوند می فرماید عهد من ( امامت) به ظالم نمی رسد ؛ امام رضا علیه السلام می فرمایند : خداوند با این آیه امامت هر ظالمی را تا روز قیامت باطل کرد و این مقام باید به انسانهای پاک برسد(الصفوه) برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- ابن مسیب در سبل الهدی و الرشاد ج 11 , ص 289 ,میگوید : ما كان أحد يقول: سلوني غير عليّ(علیه السلام) غیر از علی بن ابیطالب علیهما السلام هیچکس نگفت بیایید از من سوال کنید ؛ میگویند ابن جوزی آمد روی منبر و همین کلام را گفت و گفت از من سوال کنید ؛ یک پیرزنی یک سوالی از او پرسید , ابن جوزی نتوانست جواب دهد , به او گفت تو با اجازه ی شوهرت به مسجد آمدی یا بدون اجازه ی او ؟ اگر با اجازه ی شوهرت آمدی خدا شوهرت را لعنت کند و اگر خودت آمدی خدا خودت را لعنت کند؛ پیرزن گفت :عایشه آمد به جنگ جمل با اجازه ی پیغمبر بود یا خودش آمده بود؟ باز هم ابن جوزی در مانده شد و از منبر پایین آمد(1) -------------- 1-مواقف الشیعه ج 2 ص 377 (برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید)
|
|
- جزئیات
- علمای اهل سنت از جمله احمد بن حنبل معتقدند خداوند یک شاب امرد هست(جوان بی ریش) که می توان آن را در این دنیا دید؛ جالب این است که از قدیم تا الان بزرگان انها از مناظره در این باب فرار میکنند و مناظره در باب شاب امرد را ممنوع میدانند. احمد بن حنبل در خیلی جاها می گوید با کسی بحث نکنید , مثلا حدیث غدیر را می گوید همانگونه که بوده نقل کنید و مناظره نکنید, حدیث منزلت را همینطور چون می داند اگر بحث کند کار او تمام است. کتاب الجامع لعلوم الامام احمد بن حنبل , چاپ دارالفلاح ,چاپ اول, ج 3 , ص 24 از عبدوس از احمد بن حنبل نقل میکند اصول اعتقادی اهل سنت را ؛ چند سنت را می شمارد که برای ما و هر انسان عاقلی قابل استفاده است تا می رسد به اینکه :از سنت هایی که اگر کسی به ان ایمان نداشته باشد و ترک کند, از اهل سنت به حساب نمی آید , ایمان به قدر و خیر و شر و رؤیت خداوند... تا می رسد به اینجا که با کسی بحث و مناظره نکنید در بحث رؤیت خداوند ؛ و اهل سنت فقط باید به این روایات اعتقاد داشته باشند و بحث نکنند در آنها ؛ در ادامه میگوید یکی از چیزهایی که باید به ان ایمان داشته باشیم این است که - ان النبی قد رأی ربه - اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خدای خود را دیده است و این مطلب از خود پیامبر اکرم نقل شده و سند آن صحیح است ؛ در صفحه ی بعد حدیث را نقل میکند و میگوید هرچه نقل شده ما ظاهر آن را می پذیریم و بحث و کلام در این باره بدعت است؛ بن جبرین در شرح کتاب (اصول السنة) احمد بن حنبل چاپ مکتبة دار المسیر ریاض , ص 61 , دقیقا همین مطلب را می آورد؛ ابن ابی یعلی در طبقات الحنابله ج 2 , ص 166 همین قضیه را می آورد ؛ ابن جوزی در مناقب الامام احمد بن حنبل , ص 230 به بعد همین مطلب را نقل کرده ؛ و خیلی از علمای انها این مطلب را نقل کرده اند. برای دیدن عکس در اندازه ی اصلی روی ان راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- حدیث ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین(اعمال امتی) ؛ خیلی از کتب اهل سنت نقل کرده اند برای نمونه: عضدالدین ایجی در کتاب المواقف در ص 412 میگوید موضوع چهارم شجاعت علی بن ابطالب علیه السلام: به تواتر رسیده جنگ جویی امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگها غلبه ی او بر قهرمانان و بزرگان زمان جاهلیت به طوری که رسول اکرم در قضیه ی احزاب میفرمایند - لضربة علی ( علیه السلام) افضل من عبادة الثقلین - یک ضربه ی علی علیه السلام افضل است از عبادت جن و انس. در شرح مقاصد هم تفتازانی , ج 5 , ص 298 میگوید امیرالمؤمنین علیه السلام اشجع صحابه بود و دلالت میکند کثرة جهاد او در راه خدا و پیروزی ها و پیشرویهای او در غزوات و شجاعت علی علیه السلام نیاز به بیان ندارد و مشهور است و لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار - و در جنگ احزاب پیامبر خدا فرمودند : لضربة علی خیر من عبادة الثقلین ؛ حاکم نیشابور در مستدرک ج 3 , ص 37 همین تعبیر را دارد , میگوید عمرو بن عبد ود را علی بن ابطالب علیهما السلام در مبارزه کشت و این حدیث صحیح الأسناد است ؛ و همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : - لمبارزة علی بن ابیطالب علیهما السلام لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة -؛ خطیب بغدادی در تاریخ مدینة السلام(تاریخ بغدادی) در ج 14 , میگوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مبارزه ی علی علیه السلام در روز خندق با عمرو بن عبد ود , افضل از اعمال امت من تا روز قیامت است ؛ دیلمی هم در کتاب الفردوس بمأثور الخطاب ح 5406 همین تعبیر را دارد. ابن عساکر در تاریخ مدینة الدمشق ج 50 , ص 333 همین تعبیر را دارد. ( برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید )
|
- جزئیات
- کارشناس وهابی در جایی میگوید دعای جوشن کبیر و صغیر را کنار بگذارید چون شرک است و به غیر از خدا اشاره دارد؛ در جایی دیگر برای وحدانیت و صفات عالی خدای متعال به بند 38 از دعای جوشن کبیر استناد میکند. تناقض گویی جزئی از دین انهاست و دینشان با تناقض و مغلطه و گمراه کردن مردم بنا شده است
|
- جزئیات
- استاد یزدانی :سوال کرده اند که آیا امیرالمؤمنین علی علیه السلام , شمشیری به نام ذوالفقار داشته اند یا خیر؟ دانستن این مطلب مشکلی را حل نمی کند , بعضی ها همّ و غمّ شان را گذاشته اند که فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام را انکار کنند؛اصلا بگویید ایشان شمشیر نداشته است و با دست خالی فتح خیبر کرد و یا عمرو بن عبد ود را کشتند, آیا این ثابت میکند خلفای شما شجاع بودند و فرار نکردند؟ این شمشیر را حضرت داشته اند و در کتابهای شیعه با سندهای معتبر نقل شده است و در کتب اهل سنت هم روایات زیاد است؛ من لا فتی الا علی را جستجو زدم و حدود 107 کتاب آمده است. مثلا کتاب الهواتف ج 1 , ص 20 - سند را نقل میکند از امام باقر علیه السلام که منادی که اسمش رضوان بود در روز بدر این فریاد را زد که لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار؛ در کتاب تاریخ طبری نقل شده است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام وقتی شیبة بن مالک را کشتند ,جبرئیل آمد و این قضیه را گفت و بعد مردم صوتی شنیدند که -لا سیف الا ذوالفقار - و لا فتی الا علی ؛ ابن کثیر در البدایة و النهایة ج 6 , ص 6 نقل میکند میگوید - اهل سنن - آنهایی که کتابهای روایی را نوشته اند که این ندا شنیده شده , بعضی ها گفته اند در جنگ بدر و بعضی ها گفته اند در جنگ احد بوده است. استاد ابوالقاسمی: در مصنف ابن ابی شیبه در ج 7 , ص 552 روایت 37878 با سند صحیح نقل میکند , در روز صفین همراه علی بن ابی طالب علیه السلام شمشیر پیامبر بود که نامش ذوالفقار بود. روایات در کتب اهل تسنن در این باره زیاد است. برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلیس روی آن راست کلیک کرده و پنجره جدید باز کنید.
|
- جزئیات
- شیخ نادی البدری عالم سرشناس اهل تسنن - غدیر روز تعیین علی علیه السلام به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و اله است
|
- جزئیات
- اَبان بن تغلب نشسته بود در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصی از او سوال پرسید که چند نفر از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در جنگها همراه علی بن ابیطالب علیهما السلام بودند؟(تحت تاثیر افکار اموی بود که تبلیغ میکردند جنگهای حضرت امیر علیه السلام برای قدرت بوده است نه برای دین , ومیخواست بداند اصحاب پیامبر اکرم با حضرت علی علیه السلام بوده اند که حق با ایشان باشد یانه) ابان رحمة الله علیه پاسخ داد:تو میخواهی فضیلت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از همراهی اصحاب بسنجی؟بلکه اصحاب وقتی شخصیت و فضیلت پیدا می کنند که در کنار امیرالمؤمنین علیه السلام باشند؛ (همانطور که حضرت در نهج البلاغه فرموده اند , نحن الشعار(1)و احادیث دیگر مانند : علی مع الحق و الحق مع علی (2), انا مدینة العلم و علی بابها (3)) در ادامه ابان رضوان الله علیه میگوید : میدانی شیعه به چه کسی میگویند؟ آنهایی که در تفسیر کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ماندند و اختلاف کردند که منظور ایشان چه بوده است , ملاک بیان کلام رسول خدا , کلام امیرالمؤمنین علیهما السلام است؛ و اگر در تفسیر کلام امیرالمؤمنین علیه السلام اختلاف کردند , به کلام امام صادق علیه السلام مراجعه میکنند(امام زمان خود)(4) -------------- 1- نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ...خطبه ی 154 نهج البلاغه 2- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴؛ خزاز قمی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۲۰؛ ابن حیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۶۰؛ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۹۷. 3-المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۸ ح ۴۶۳۹، المناقب لابن المغازلی: ص ۸۰ ح ۱۲۰ کلاهما عن جابر بن عبد اللّه و ص ۸۱ ح ۱۲۱، المعجم الکبیر: ج ۱۱ ص ۵۵ ح ۱۱۰۶۱، تاریخ بغداد: ج ۴ ص ۳۴۸ ح ۲۱۸۶ و ج ۱۱ ص ۴۹، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۹ ح ۸۹۷۷ و ص ۳۸۱ ح ۸۹۸۱، 4-معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، الخوئی ,ج ۱ , ص ۱٣٣
|
- جزئیات
- شیخ صدوق رحة الله علیه در کتاب معانی الأخبار روایتی نقل میکنند:در باب معنی الصراط , حدیث 1 , از امام صادق علیه السلام پرسیده شد معنای صراط چیست؟ حضرت صادق علیه السلام فرمودند:صراط یعنی رسیدن به معرفت الله و فرمودند صراط دو نوع است , یکی در دنیا و دیگری در آخرت؛ در ادامه میفرمایند: وَ أَمَّا اَلصِّرَاطُ اَلَّذِي فِي اَلدُّنْيَا فَهُوَ اَلْإِمَامُ اَلْمُفْتَرَضُ اَلطَّاعَةِ - صراط در دنیا امام مفترض الطاعة است , هر کس امام خود را در دنیا بشناسد و به او اقتدا کند , در قیامت از صراطِ (پل) روی جهنم عبور میکند... روایت بعدی در همین باب از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند:الصراط المستقیم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)؛ اهدنا الصراط المستقیم یعنی خدایا ما را به امیرالمؤمنین علیه السلام برسان ؛ روایات متعدد داریم که تمام قرآن جمع شده است در سوره ی حمد و تمام سوره ی حمد جمع شده است در -بسم الله الرحمن الرحیم - و تمام آن بسم الله جمع شده است در نقطه ی زیر باء بسم الله , امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند من نقطه ی تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم هستم(1)؛ یعنی چه؟یعنی هرچه میخواهی بنویسی از نقطه شروع میشود , مثلا الف میخواهی بنویسی ممکن است از 10 نقطه تشکیل شده باشد و همینطور دیگر حرفها ؛ یعنی بکم فتح اللّه و بکم یختم (2), یعنی آغاز آفرینش , آغاز دیانت , آغاز صراط مستقیم , علی بن ابیطالب (علیهما السلام )است , پایان اینها هم علی بن ابیطالب (علیهما السلام )است ؛ در روایت بعدی نقل میکندک سوال شد اهدنا الصراط المستقیم یعنی چه؟فرمودند هو امیرالمؤمنین(علیه السلام) و معرفته. ------------------ 1-شرح توحید الصدوق / قاضی سعید قمی : جلد۲ , صفحه۱۳۳ و ۶۳۰ 2-زیارت جامعه ی کبیره (برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کنید و پنجره ی جدید باز کنید)
|
- جزئیات
- جوینی در فرائد السمطین ج 2 , ص 219 ,ماجرایی را نقل میکند از یکی از بزرگان اهل سنت که زید بن فارسی است که می گوید: كنت بمروالرود منقرسا مدة سنتين... میگوید به مدت 2 سال در مرو رود بودم و نمی توانستم برخیزم و نماز بخوانم , در خواب دیدم که بمن گفتند نزد قبر علی بن موسی الرضا علیهما السلام برو و به قبر آن حضرت استشفاء کن,میگوید مرکبی کرایه کردم و بسمت طوس رفتم و تبرک کردم بدنم را و از خداوند خواستم من را شفا دهد و ان درد و بیماری از من برطرف شد , و دو سال گذشته و من مشکلی پیدا نکردم. در ادامه ماجرای دیگری را نقل میکند از دربان حمويه بن علی که حاکم استان نیشابور بود , میگوید به همراه حمويه در بلخ میرفتیم و او در بازار مردی را دید ؛ چند نفر را مأمور کرد او را بگیرند و ببرند کنار درِ دارالعماره , و گفت یک الاغ بیاورید و یک سفره غذا و 200 سکه آماده کنید و آن شخص را هم بیاورید؛ حاکم به او گفت یادت می آید یک سیلی به من زدی؟امروز میخواهم قصاص کنم شخص انکار کرد و حمويه حاکم گفت :فراموش کردی در جوانی رفتیم به زیارت قبر علی بن موسی علیهما السلام , تو دعا کردی و گفتی خدایا من یک الاغ و 200 سکه و سفره ای میخواهم که در ان نان و پنیر باشد و این ان چیزی است که تو خواستی؛ اما من دعا کردم و گفتم خدایا بمن فرمانداری خراسان را عطا کن , تو بمن سیلی زدی و گفتی چیزی که نمیشود چرا میخواهی؟ الآن خداوند متعال من و تو را به آرزویمان رسانید و من هم یک سیلی از تو طلب کارم. / از این دست فضائل در کتب اهل سنت زیاد است. برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
|
|
- جزئیات
- تفتازانی در شرح المقاصد ج 5 ص 266 میگوید :أن النبی استخلف فی الصلاة التی اساس الشریعه و لم یعزله- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم , ابوبکر را خلیفه ی خود نمود در نماز , که اساس شریعت است و او را عزل نکرد؛وقتی او را در نماز خلیفه کرده است قطعا در غیر آن یعنی مسائل سیاسی به طریق اولی او خلیفه است. / بدر الدین عینی در شرح صحیح بخاری , عمدة القاری ج 5 ص 203 می آورد دلیل فضل ابوبکر این است که در زمان حیات پیامبر اکرم به جای ایشان نماز خواند و وقتی ابوبکر در امامت صغری یعنی نماز , خلیفه شد در امامت کبری نیز خلیفه است؛ - سرخسی در البسوط خود ج 27 ص 145 , میگوید: پیامبر اکرم , ابوبکر را برای نماز انتخاب کرد , وقتی او را برای امر دین انتخاب کرده است ما او را برای امر دنیا انتخاب نکنیم؟ در صحیح بخاری چاپ دارالفکر , ج 1 ص 174 حدیث 713 ؛ عمده دلیل این روایت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دستور دهید ابوبکر با مردم نماز بخواند , وقتی او داخل در نماز شد پیامبر اکرم یک سبکی در خود احساس کردند و به دونفر(حضرت علی علیه السلام , و عباس عموی پیامبر)تکیه کردند و آمدند در حالی که پاهای ایشان به زمین کشیده میشد ,و به ابوبکر اشاره کرد و او کنار رفت و پیامبر اکرم نشسته نماز میخواند و ابوبکر ایستاده نماز خواند و به پیامبر اقتدا کرد و مردم به ابوبکر اقتدا کردند. / اگر این در کتب شیعه بود کلی حرفو معما در می آوردند که یک نماز با دو امام؟ سوال ما این است که نماز قاعد(نشسته)بر قائم(ایستاده) درست است؟در صحیح بخاری حدیث 688 و 689 آمده است :و إذا صلی جالسا فصلوا جلوسا - اگر امام جماعت نشسته نماز خواند تمام مردم باید نشسته نماز بخوانند. - ابوبکر ایستاده نماز میخواند و پیامبر اکرم نشسته و مردم ایستاده نماز میخواندند اقتداءً به ابوبکر آیا این خلاف دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)هست یا نه؟ نکته ی دیگر در همان (صحیح بخاری چاپ دارالفکر , ج 1 ص 174 حدیث 712)همان روایت قبلی را نقل میکند با این تفاوت-و ابوبکر یسمع الناس التکبیر- که وقتی ابوبکر کنار رفت و پیامبر اکرم نماز خواندند ابوبکر تکبر میگفته برای صحابه. / امثال ابن تیمیه و ابن حزم اندلسی و دیگران گفته اند که خلافت در نماز نمی تواند دلیل باشد و بعضی از صحابه چندین بار از طرف پیامبر اکرم خلیفه بودند برای نماز خواندن , حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ تبوک خلیفه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود در نماز خواندن.
|
- جزئیات
- چرا مردم حضرت علی علیه السلام را رها کردند و سراغ دیگران رفتند؟ در خطبه ی 162 نهج البلاغه آمده است: و من كلام له (علیه السلام) لبعض أصحابه و قد سأله: كيف دفعكم قومُكم عن هذا المقام و أنتم أحَقّ به؟ فقال: يَا أَخَا بَنِي أَسَدٍ، إِنَّكَ لَقَلِقُ الْوَضِينِ، تُرْسِلُ فِي غَيْر سَدَدٍ، وَ لَكَ بَعْدُ ذِمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ، وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ: أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَيْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ -وَ نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) نَوْطاً- فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ؛ وَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَيْهِ يَوْمُ الْقِيَامَةِ. شخص سوال میکند چرا با اینکه شما شایسته ی مقام خلافت هستید ولی آن را از شما ربودند ونگذاشتند؟ حضرت می فرمایند:این مطلب روشن است و پرسیدن ندارد اما جواب ان این است که در حق ما استبداد کردند؛ کلمه ی استبداد در صحیح بخاری , ج 5 , 82 , ح 4240 و 4241 آمده ؛ آنجا هم حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ابوبکر را خواستند و به او فرمودند: انکم استبدت علینا بهذا الأمر - در امر خلافت در حق ما استبداد کردید؛ اینجا هم در این خطبه حضرت فرمودند: استبداد کردند در حق ما با اینکه ما از نظر نسب با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ارتباطمان با ایشان و فضائلمان از همه بالاتر بود اما یک عده دخالت ورزیدند بخاطر ریاست و هوا طلبی ها و یک عده هم از ما دفاع نکردند. ابن ابی الحدید آورده است , جوهر در السقیفه دارد , عمر رضا کحاله در کتابی که خطبه های زنان را آورده است , صدیقه ی طاهره سلام الله علیها 40 شب , درِ خانه ی انصار و مهاجران را میزند و از انها استمداد میگیرد اما یک نفر نمی آید؛ - حضرت در ادامه میفرمایند حکم ما و انها خداست و دیدار ما در روز قیامت است.
|
- جزئیات
- شیخ اسامه منسی از علمای اهل سنت , با اسناد خود اهل سنت ثابت می کند که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حتی قبل از ولادت ایشان به ایشان توسل شده است و بعد ایشان تائید کرده اند. در نهایت میگوید اگر این اقوال را قبول ندارید چرا تکفیر میکنید؟و نیازی به تکفیر نیست و نسبت به مسلمانان باید حسن ظن داشت.
|
- جزئیات
- منبر سلونی امیرالمؤمنین علی علیه السلام خار چشم وهابیت از کارشناسان وهابی سوال میکنند که مگر طبق اسناد اهل سنت , حضرت علی علیه السلام به صحابه نفرمودند بیایید از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست دهید که تا قیام قیامت آن مطالب را بدانید.یکی انکار و دیگری اعتراف میکند به این علم. (آیا ائمه علیهم السلام گفته اند که علم غیب دارند؟) استاد یزدانی:کتاب الفقیه و المتفقه , خطیب بغدادی , چاپ دار ابن جوزی صفحه ی 351 نقل میکند: عَنْ أَبِي اَلطُّفَيْلِ قَالَ: شَهِدْتُ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَخْطُبُ وَ هُوَ يَقُولُ سَلُونِي وَ اَللَّهِ لاَ تَسْأَلُونِي عَنْ شَيْءٍ یَکونُ الی یَومِ القِیامَةِ الّا حَدَّثتُکم به... شاهد بودم که علی بن ابیطالب علیهما السلام خطبه میخواندند و می فرمودند:سوال کنید از من بخدا قسم هیچ چیزی از من تا روز قیامت نمی پرسید مگر اینکه جواب آن را میدهم؛ روایتی دیگر: سَلُونِي عَنْ كِتَابِ اَللَّهِ فَوَ اَللَّهِ مَا مِنْ آيَةٍ إِلاَّ وَ أَنَّی أَعْلَمُ أبِلَيْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِنَهَارٍ أَمْ فِي سَهْلٍ أَمْ فِي جَبَلٍ . روایتی دیگر: لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: سَلُونِی إِلَّا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ. خطیب دو روایت اول را میگوید صحیح و روایت سوم را میگوید حسن هستند؛ ؛ولی متاسفانه صحابه سوالهای بی ربطی پرسیدند که هیچ فایده ای نداشت. اینها نمونه ای از اسنادی است که دلیل بر علم غیب امیرالمؤمنین علی علیه السلام است , علم غیبی که از پیامبر اسلام گرفته بودند که به ایشان اموخته بودند , و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علم خود را از خدای متعال گرفته بود که جز خداوند کسی عالم غیب نیست ولی خداوند پیامبر و حضرات معصومین را از این علم آگاه کرده اند؛
|
- جزئیات
- امام حسین علیه السلام فرمودند برای اصلاح امّت جدم قیام کردم؛(1) اصلاح به چیست؟امر به معروف و نهی از منکر ؛ معنا می کنند شما هم امر به معروف و نهی از منکر یادتان نرود. یعنی مردم کوفه زنانشان سرلخت بودند و سگ بغل میکردند؟ جشن تولد برای سگ میگرفتند؟ بانکهایشان سود و ربای 20 درصد و 18 درصد و غیره داشت؟آیا در شبکه ها و موبایلهایشان موسیقی و غیره بود؟ مانند تهران که در بعضی قسمتها گوشت خوک میفروشند بود که مسلمانان صف بکشندبرای خرید؟ خیلی فحش می دادند؟ امام صادق علیه السلام می فرمایند:امر به معروف , امر به ولایت امیر المؤمنین علیه السلام است و نهی از منکر نهی از ولایت آن سه ملعون است ؛ امام حسین علیه السلام در روز عاشورا 17 خطبه خواندند ؛ در یکی از خطبه ها فرمودند:خونی از کسی ریخته ام؟حقی و مالی غصب کرده ام ؟گفتند نه؛ حضرت فرمودند برای چه ریختن خون من را مباح می دانید؟ - لشگریان عمر سعد گفتند: قالوا به اعلی اصواتهم بغضاً لأبیک علی -؛ تشیع را از در خانه ی امیرالمؤمنین علیه السلام دور نکنیم, ولایت که کنار برود برای شخص هر گناهی , حتی ریختن خون معصوم مباح میشود. --------------------- حیات الحسین، ج 2، ص 264
|