- جزئیات
- حِذْيَم بن شريك اسدى(1) مى گويد: در آن روز به زينب دختر على(عليه السلام) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا (زبان على(عليه السلام) در كام اوست و) با زبان اميرمؤمنان على(عليه السلام) سخن مى گويد. به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت پس از حمد و ثناى الهى و درود بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان پاكش شروع به خطبه ای غراء نمودند.... امام زين العابدين(عليه السلام) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان آرام بگير، سرگذشت گذشتگان براى آنان كه مانده اند مايه عبرت است». سپس افزود: «وَأَنْتِ بِحَمْدِاللهِ عالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة»؛ (خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيده اى). در ادامه فرمود: «گريه و زارى، آنان را كه رفته اند به ما باز نمى گرداند». با اين سخنِ امام چهارم(عليه السلام)، زينب(عليها السلام) آرام گرفت و ساكت شد. (2) زائده گويد : به محضر مبارك امام سجاد مشرف شدم. امام به من فرمود : اي زائده به من گفته اند كه تو هر زمان كه بتواني به زيارت حضرت اباعبدالله الحسين مي روي...امام سجاد علیه السلام در حدیثی مفصل مطالبی را از حوادث کربلا بیان میکنند و به نقل از عمه ی مخدره ی خود حدیثی از ام ایمن(ره) نقل میکنند مراجعه شود به كامل الزيارات - ط دار المرتضوية ج 1 ص 260 ؛ امام حسين عليه السلام : يا أُختاه لاتَنسيني في نافِلَةِ اللَّيلِ ؛ اى خواهرم ! مرا در نماز شب فراموش نكن . (3) --------------- 1)در لهوف نام او «بشیر بن خزیم اسدی» ذکر شده است. 2)احتجاج طبرسى، ج 2، ص 109 - 114. همين ماجرا در ملهوف (لهوف) سيد بن طاووس نيز با مقدارى تفاوت آمده است. ص 192 - 194؛ و رجوع شود به: بحارالانوار، ج 45، ص 162 - 164. 3)وفيات الأئمه ، ص ۴۴۱
|
- جزئیات
- ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و فرمایش خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله و سلم در تشبیه آن بانوی مکرمه به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها: السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹./ زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۳۵ / الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۴۴./زینب الکبری بطلة الحرّیة، ص۱۵. / خصائص الزینبیة، ص۴۲. /زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ج۱، ص۵۱۰. / فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۶. ثروت خدیجه کبری سلام الله علیها و بخشش آن در راه اسلام :الوقایع والحوادث ، ج 1، ص 13 و 130 / بحار الأنوار ج 16 ص 21 و 22 / الصحيح من سيرة النبي الأعظم صلّى الله عليه وآله ج 2 ص 132/ الطبقات الکبری ج 8 ص 16 / سفینۀ البحار، ج 2، ص 23 آن دو بانوی مکرمه از جهات ظاهری و باطنی و معنوی و یاری دادن ولی زمان خود بسیار به هم شباهت دارند جهت تحقیق بیشتر مراجعه شود به کتاب خصائص زینبیه، مرحوم سید نورالدین جزائری؛
|
- جزئیات
- هیئت خادمین حضرت زینب عليها السلام فاضل گرامی سید نورالدین جزایری در کتاب خود ( خصایص الزینبیه ) چنین نقل می کند :روزگاری امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه بود ،حضرت زینب سلام الله علیها در خانه اش مجلسی داشت که برای زن ها قرآن تفسیر و معنی آن را آشکار می کرد ؛ روزی آیه 1 سوره مریم س، «کهیعص» را تفسیر می نمود که امیرالمؤمنین علیه السلام به خانه او آمد و فرمود : ای نور و روشنی دو چشمانم ؛شنیدم برای زن ها ( کهیعص ) را تفسیر می نمایی ؟ زینب ( سلام الله علیها ) گفت : آری .امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : این رمز و نشانه ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم روی می آورد . و مولا پس از آن مصائب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت . پس از آن زینب سلام الله علیهاگریه کرد ، گریه ی با صدا...(با نقلهایی مختلف در کتب مختلف موجود است)[1] به هنگام رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) هر دو خوابی دیدند که دلیل بر فوت رسول خدا بود، از این رو شروع به گریه و زاری کردند. زینب سلام الله علیها نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده گفت: ای جد بزرگوار! دیشب در خواب دیدم که بادی سیاه وزیدن گرفت و دنیا را تیره و تار ساخت، تاریکی همه جا را فرا گرفت و مرا از سویی به سوی دیگر می برد. درخت تنومندی را دیدم و از شدت وزش باد به آن درخت چسبیدم. آن باد درخت را از جای کند و بر زمین انداخت. بعد به شاخه بعد به شاخه بزرگی از شاخه های آن درخت آویختم، آن را نیز کند. به شاخه ای دیگر چسبیدم، آن نیز شکست. به یکی از دو شاخه فرعی آن چسبیدم، آن نیز شکست. در این حال از خواب بیدار شدم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که می گریست، خطاب به زینب(سلام الله علیها) فرمود: (آن درخت جد تواست و شاخه نخستین مادرت فاطمه است، دومی پدرت علی و آن دو شاخه دیگر، برادرانت، حسنین (سلام الله علیهم) می باشند که دنیا با فقدان آنان سیاه می گردد، تو در ماتم آنان لباس سیاه به تن خواهی کرد.)[2] --------- 1)محلاتی، ریاحین الشریعة، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۵۷ 2) نقدى ؛ زینب کبرى ، ص 18 و 19
|
- جزئیات
- پس از تولّد حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) دخترش را نزد امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید، امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) فرمود: از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر پیشی نمیگیرم در آن هنگام پیامبراکرم در مسافرت بودند. هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سفر مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سیره ایشان بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام) وارد گشتند. امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به محضرشان شرفیاب شد و از ایشان در خواست کرد که برای دخترش نامی انتخاب بکند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمیگیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشتهایم. [1] سپس پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (سلاماللهعلیها) است.» سپس جبرائیل مصایب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد. «إن من بكى عليها، وعلى مصائبها يكون ثوابه كثواب من بكى على أخويها.» [2] خَدِیجَةُ وَ اَینَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی...[3] ما قام ولا استقام الدّینُ إلاّ سیف علیٍ و مال خدیجة.. و عبارات دیگر شبیه به همین [4] ------------- 1) السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹./ زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۳۵ 2)الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۴۴./زینب الکبری بطلة الحرّیة، ص۱۵. / خصائص الزینبیة، ص۴۲. /زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ج۱، ص۵۱۰. / فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۶. 3)خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۵۰. /کشف الغمة، ج۱، ص۳۵۰. /بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۳۱. [4]شجرة طوبى: 233 / - بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۶ / فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) من المهد إلی اللحد، ص 266 / تنقیح المقال، ج 3، فصل النساء، ص 77 و...
|
- جزئیات
- مرحوم علامه مجلسی در جلد 45 بحار صفحه ی 58 میفرماید: و قلن بحق الله الاّ مررتم بنا علی مصرع الحسین - اهل بت فرمودند بحق خدا شما را قسم میدهیم مارا از کنار مصرع و مقتل امام حسین علیه السلام ببرید ؛ راوی میگوید قسم بخدا دیدم زینب سلام الله علیها گریه میکند و خطاب به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میفرماین: یا محمدا بناتُک اساری - اینها دارند دختران تو را به اسارت میبرند؛ آیا نصارا نسبت به یادگاران حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام اینکار را کردند؟آیا یهود همچنین کاری کردند؟ در ادامه بی بی میفرمایند: هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ , بِأَبِي مَنْ عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً . این شاهکار زینب کبری سلام الله علیها است, پدرم فدای کسی باد که خیمه هایش روز دوشنبه به غارت رفت ؛ قطعا عاشورا یا روز جمعه بوده است یا روز شنبه ,اکثر مورخین میگویند عاشورا روز شنبه بوده است و بعضی میگویند روز جمعه بوده است ؛ دوشنبه چه روزی است؟شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و قضییه ی سقیفه ؛انحراف امّت و انحراف امامت از مسیر اصلی خود و خانه نشینی حضرت علی علیه السلام ؛اینها همه افشاگری است...
|
- جزئیات
- نیابت خاص حضرت زینب سلام الله علیها صدوق (ره) در کمال الدین دارد شیخ الطائفه در الغیبة دارد /امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند تا حال علی بن الحسین علی السلام خوب میشود امر امامت با شماست این یعنی نیابت خاص/حرف ساده است؟امام مستجمع جمیع صفات است-در آنچه خلق به آن محتاجند به امام باید مراجعه کنند همه را باید کامل داشته باشد-به آن بزرگواران عثمان بن سعید,حسین بن روح میگوییم سفرای امام یک روایت نداریم که نائب امام علیه السلام بوده اند کتب روایی را ببینید-مسلم بن عقیل علیه السلام سفیر الحسین علیه السلام بودند-اما نائب؟برای بحث امامت چه مطالبی داریم؟علامه مجلسی(ره) در بحث استخلاف همه را حلاجی میکند با دو کلمه امام خلیفة الله است این شخص را خدا خلیفه قرار داده باید صفات را در او بیاورد جز ربوبیت که هر کاری که دوست دارند به اذن الله انجام دهند-نائب باید معجزه بداند و بتواند-سوالی داشت-چون امام عالم به ماکان وما یکون و هو کائن است-نائب باید جواب بدهد-ازفقه بپرسند-چقدر احکام شرعی از زین العابدین علیه السلام پرسیدند فرمودند به عمه ام علیه السلام مراجعه کنید-پشت پرده گوش میکردند جواب را به کنیز میدادند-حضرت باقر علیه السلام میفرمایند ولی گریه ایشان بند نمی آمد-و والی مدینه نامه نوشت-حضرت ام کلثوم سلام الله علیها بستری شده بودند-چون این دو خواهر در محافظت از زنها و بچه های اسیر غوغا کردند-پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم روز ولادت ایشان میفرمایند حاضرین به غائبین بگویند حرمت این دختر را باید حفظ کنند-حرمت اینگونه حفظ شد که اربعین کنار مزار میفرماید برادر پشتم را به شما بنمایانام.... ------------------ وفیات الائمة، ص۴۴۰، دار النشر:دار البلاغة للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، ۱۴۱۲ - ۱۹۹۱ م. کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۵۰۱، ناشر:اسلامیة.
|
- جزئیات
- عائشه عبدالرحمن بنت الشاطی
|
- جزئیات
- میرزای شیرازی فَحلُ الفحول ,از تعظیم نائینی و آخوند ,عظمت میرزا روشن میشود؛ این محقق که بانیِ مکتب سامرا است, و محصول آن مدرسه میرزای دوم است,و اساطین فقه متأخرین محصول آن مکتب هستند؛ این جمله نشان میدهد که این مرد چطور به این حقیقت رسیده است ,وقتی در مجلسش یکی از بزرگان که منبر میرفت,آنهم مجلسی که نوحه خوان آن محقق عظیم الشأن مؤسس حوزه ی علمیه کبری قم(مرحوم حائری) ,که امروز مرکز علمیت تشیّع است ,این مرد عظیم الشأن در آن روزگار در محضر میرزا نوحه ی مصیبت میخوانده است؛ وقتی آن عالم نِحریر ,نشست روی منبر در حضور میرزا , یک جمله گفت و این جمله را هرکسی میشنود,ولی معرفت میخواهد که بفهمد چه هست. تا شروع کرد به خواندن مقتل , اول جمله ای که گفت: دَخَلَت زَینَبُ(سلام الله علیها) عَلَی ابن مَرجَانة تا گفت میرزا داد زد دیگر بس است,کافی است. از صبح میرزا به سرو سینه زد تا ظهر , آن هم در آن مجلس با آن فحول,این است معرفت. کجاست این معرفت؟کی شناخت زینب سلام الله علیها که بود؟مرحوم میرزا میشناسد,وقتی مرحوم حائری گفت چنین کسی بر چنین کسی وارد شد,کمر او را شکست.
|
- جزئیات
- در مدینه چطور کاروان شبانه حرکت کرد؟کجاوه آوردند, پا و زنگوله های شترها را بسته اند.صدا را کسی نشنود,جوانان بنی هاشم از درِ منزل امام حسین علیه السلام تا پای کجاوه صف کشیده اند ابالفضل العباس علیه السلام آمد بیرون را نگاه کرد و رفت داخل امام حسین علیه السلام آمدند و نگاه کردند و اشاره کرد به فضه(ره)بگو خواهرم را بیاورند کنیزها و زنها اطراف بی بی را گرفتند جلوی کجاوه ابالفضل العباس علیه السلام زانویش را به زمین زده است پرده ی کجاوه را امام حسین علیه السلام داده اند بالا ,علی اکبر و قاسم بن الحسن علیهم السلام بازوان عمه را گرفته اند ,پایشان را گذاشتند روی زانوی ابالفضل العباس علیه السلام آقا تبسم کردند دختر امیرالمؤمنین علیه السلام پایش را روی زانویشان گذاشته است رفتند داخل کجاوه پرده را انداختند بعضی اقوال هم دارد یک دختر 3 یا 4 ساله آمد گفت بابا من هم با عمه ام میخواهم بروم. راوی میگوید از دور سوال کردم چه کسی بود زن به این بزرگواری؟گفتند زینب بنت امیرالمؤمنین علی علیهما السلام , آن دختر کوچک که بود؟رقیة بنت الحسین علیهما السلام.... کربلا آمدند..اولین خیمه, خیمه حضرت زینب سلام الله علیها در وسط خیام کجاوه را آوردند جلوی خیمه جوانان بنی هاشم محارم بی بی آمدند صف کشیدند امام حسین علیه السلام خودش آمد جلوی کجاوه زانو را بر زمین زد (چه مقامی دارد این بی بی) حجاج بن مسروق مؤذن حضرت بود دید حضرت عباس علیه السلام دست به پرده ی کجاوه برد و نگاهی به او کرد و او متوجه شد منظور پسر غیرت الله چیست...صدا زد أیها الکرام...اصحاب چشمانتان را ببندید سرهایتان را بیاندازید پایین دختر امیرالمؤمنین میخواهند پیاده شوند بی بی آمدند پایین پایشان روی زانوی سیدالشهدا علیه السلام اباالفضل العباس و علی اکبر علیهما السلام بازوان حضرت را گرفتند پایشان را روی زمین کربلا گذاشتند تا پایشان به زمین رسید فرمودند آه آه... امام علیه السلام فرمودند چه شده خواهر؟بی بی فرمودند برادر اینجا کجاست؟فرمودند اینجا همان زمین است که جدّ و پدر و برادرم خبر داده است...
|
|
- جزئیات
- حق حیات حضرت زینب سلام الله علیها بر ائمّه اطهار علیهم السلام - حجت الاسلام معاونیان
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|