- جزئیات
- عمر در زمان خلافتش در گفتگویی که با ابن عباس دارد در باره ی خلافت و جانشینی علی بن ابطالب علیهما السلام ؛اعتراف می کند به منع کتابت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم واژه ی اشفاقا که عمر به کار برده است وقتی بعد از آن (لام )بیاید به منظور مهربانی و دلسوزی است و لی وقتی بعد از آن (عَلی )بیاید به منظور ترس است و در واقع جلوگیری عمر از نوشتن وصیت توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ؛ از روی ترس بود که وصیت پیامبر اکرم (علی ابن ابیطالب علیه السلام )حیطه و تسلط پیدا کند بر اسلام و اینکه عرب نمی پذیرفت رسالت و امامت هر دو در قریش باشد/ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید , ج 12 , ص21 برای دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن راست کلیک کرده وپنجره ی جدید باز کنید
|
|
|
- جزئیات
- اهل سنت میگویند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم تقیّه نمی کردند , پس در صحیح بخاری این الفاظ که در احادیث نبوی نقل می کنید -"فلان و فلان " این کار چه کسی است؟ کسی اهل دقت باشد سوال میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در قنوت فجر میگویند- اللهم العن فلان و فلان - آیا تقیه میکرده اند؟ در صحیح بخاری نقل میکند از پیامبر اکرم که فرموده اند فلانی و فلانی از دین هیچ چیز نمی دانند , این فلان و فلان کیا هستن؟میشود حدیث را رها کرد به عنوان ابهام؟
|
- جزئیات
- آیا پیامبر صلی الله علیه و آله اسوه ماست ؟ آیا پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را فقط برای زیارت و سفره پهن کردن و این مسائل فرستاده اند؟خیر ایشان اسوه حسنه هستند باید از ایشان تبعیت کرد.اقتدا میخواهند از شما-نحوه زندگی پیامبر صلوات الله علیه کجا و ما کجا؟اصلا اقتدا و پیروی و اسوه نیست؛ امیر المؤمنین علیه السلام تبعیت محض بودند از پیامبر صلوات الله علیه در تمام مدت حیاط پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یک خطبه ندارند-در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فقط خضوع داشتند-می فرمودند انا عبدٌ من عبید محمد صلی الله علیه و آله و سلم(1) -من برده ای از بردگان و بندگان محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستم-در نهج البلاغه میفرماید-دنبالش میروم مانند بچه شتر که به دنبال مادرش میرود-چون از مادر تغذیه میشود و حیاطش به او بستگی دارد-یعنی من از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم -تغذیه میشدم و حیاط میگرفتم-هر روز برای من پرچمی از اخلاقش می افراشت و مرا امر به تبعیت میکرد-آنکسی که زهدش عالم گیر بود زهد پیامبر صلوات الله علیه و آله المعصومین را میستاید-با اینکه خودش نفر اول شجاعت است میفرماید در میدان جنگ وقتی تنور جنگ داغ و بحرانی میشد ما سراغ پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم میرفتیم --------------------------- 1) الکافي ط الأسلامیة , جلد۱ , صفحه ۹۰
|
|
|
- جزئیات
- کارشناس بی عقل:آیه ی مباهله در باره ی اهل بیت گفته نشده , مباهله بعد از مناظره است و آیه ی مباهله را می خواند. میگوید برای عرب عیب بود که زنان خود را ببرند بیرون و یک نوع تهمت بی غیرتی به اینها زده میشد ؛ و لذا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی و فرزندان ایشان و فرزند خودش(سلام الله علیهم اجمعین) را به مباهله بردند و زنان خود را نبردند. استاد بهرامی زاد: میخواهد فضیلت مباهله را رد کند ولو بلغ ما بلغ... روایات متعدد و متواتر داریم در مورد آیه ی مباهله وقتی که نازل شد و پیامبر خدا دستور گرفتند که اهل بیت خود را ببرند و مصداق اهل بیت علیهم السلام هم بارها ذکر شده است که همان جریان حدیث کسا و آیه ی تطهیر است و خود پیامبر وقتی آن کسا را انداختند دعا فرمودند و فرمودند: - اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی - اینها اهل بیت من هستند و پاک هستند , اینها شایستگی حضور در مباهله را دارند. این روایات را دیده اند و انکار میکنند. می گوید حضور زنان در مباهله نشانه ی بی غیرتی است در عرب ؛ آن دروغهایی که شما در کتابهایتان دارید که عایشه رضاع کبیره داده است بی غیرتی نیست؟ وقتی عایشه شهر به شهر رفت و نیرو جمع کرد برای جنگ جمل بی غیرتی نبود؟ مگر حدیث اِفک در صحیح بخاری نیامده؟مگر پیامبر عایشه را نبرده بود و گردنبند او گم نشد و باعث درگیری شد که البته از نظر ما دروغ است ولی شما که قبول دارید, این بی غیرتی نبوده؟ گاهی حرفهایی در کتابهایشان دارد که اسباب تمسخر دین و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است , میخواهند برای خلیفه ی دوم فضیلت درست کنند میگویند عمر آمده به پیامبر خدا گفته است به زنانت بگو حجاب داشته باشند ؛ یعنی نعوذبالله خود پیامبر غیرت نداشته اند که عمر باید به ایشان بگوید؟ بعد همین خلیفه ی دوم شب یکی از زنان پیامبر به نام سوده را تعقیب میکند و میگوید تورا شناختم قدت اینقدر است و غیره, این بی غیرتی است. در آیه ی مباهله خداوند متعال خودش دستور داده است تعالوا...ای پیامبر بیاور زنانت را یعنی خداوند دستور بی غیرتی به پیامبرش داده است؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم چرا حضرت زهرا سلام الله علیها را بردند؟مگر بین غیرت برای زن با دختر فرق است؟ اتفاقا خداوند متعال و رسول گرامیش , اوج غیرت را با حضور زنانی که لیاقت دارند در مباهله شرکت کنند نشان داده اند , نه با حضور همه ی زنان. کتاب معرفة علوم الحدیث, حاکم نیشابوری , ص 50 , اوج غیرت پیامبر اکرم را ببینیم, که نقل میکند متواتر است که روز مباهله رسول خدا دست حضرت علی و حسنین علیهم السلام را گرفتند و حضرت زهرا سلام الله علیها پشست سر این بزرگواران وارد شدند. خب چرا پیامبر اکرم عایشه را نیاوردند و پدر و چندتن از برادرانش را دورش میگذاشتند چه اشکالی پیش می آمد؟چون میخواهند فضیلت اهل بیت علیهم السلام خصوصا حضرت علی علیه السلام را منکر شوند و رد کنند مجبورند اینجور حرف بزنند. (برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کنید و پنجره ی جدید باز کنید)
|
- جزئیات
- بیعت زنان در غدیر خم :بیشتر تاریخنگاران بر آناند که رسول خدا هنگام بیعت زنان، ظرفی آب میخواست و دست خود را در آن فرومی برد و سپس با قرائت مواد بیعت زنان به آنها میفرمود دست خود را در آب فروبرند و بدین گونه، آنها با پیامبر بیعت میکردند درباره شیوه بیعت زنان با رسول خدا روشهای دیگری نیز بیان شده است تاریخ طبری، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۶۲/ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۵۱؛/ تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۶۴؛ / المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱؛ / روض الجنان، ۱۳۷۵ش، ج۱۹، ص۱۶۹. /بحارالانوار: ج 21 ص 388. /اسرار غدیر -محمدباقر انصاری زنجانی/غدیر برترین پیام آسمانی ص 403 تشکیل سقیفه و تشییع نشدن بدن خاتم الأنبیاء صلوات الله علیه و آله المعصومین (غصب خلافت): المناقب للخوارزمی، نجف، چاپ حیدریه، ۱۳۸۵ق./الامامة و السیاسه، مصر، ۱۳۸۸ق./میزان الاعتدال، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۸۲ ق./تاریخ الخلفاء، تحقیق محمدمحیی الدین عبدالحمید، مصر، مطبعة السعاده، ۱۳۷۱ق./زندگانی فاطمه زهرا (علیهاالسّلام)، چاپ پنجم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۴./احتجاج، شرح و ترجمه نظام الدین احمد غفاری مازندرانی، ج۱، تهران، المکتبة المرتضویه، بی تا./تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۴، چاپ سوم: تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۶۳./طوسی، امالی، تصحیح محمدصادق بحرالعلومی، بغداد، المکتبة الاهلیه، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م./بحارالانوار، ج۴۳، چاپ دوم: بیروت، مؤسسة الوفا، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م./بلاغات النساء، بیروت، دارالنهضة الحدیثه، ۱۹۷۲م./التنبیه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ دوم: تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵. مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ دوم: تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵./الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمههاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، تاریخ مقدمه ۱۳۴۶. حمله ی دوم و سوم به بیت وحی و سقط محسن بن علی علیهما السلام :(غصب خلافت) بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴ و ج۳۰، ص۲۹۴ / الملل والنحل شهرستانی، / موسوعة الفرق المنتسبة للإسلام - الدرر السنية ج 5 ص 464 / لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، / الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷ / الهجوم عبدالزهراء، ص۲۷۹ / عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ / الصواعق المحرقه هیثمی، / اثبات الهداة حرّ عاملی،ج۳، ص ۳۹۸و بسیاری منابع شیعی و سنی دیگر
|
- جزئیات
- در صحیح بخاری حدیث 530 , نقل میکند: انس بن مالک گریه میکند و به او میگویند چرا گریه میکنی؟ میگوید تمام سنت پیامبر اکرم را بعد از ایشان از بین بردند , فقط نماز مانده بود که آنرا هم ضایع کردند. امام صادق علیه السلام می فرمایند:این سنتی که ضایع کردند اینها نمیتواند ملاک باشد. در حدیث 650 صحیح بخاری , ابو درداء نقل میکند :امت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از پیامبر اکرم چیزی غیر از جماعت خواندن نماز(نه خود نماز)هیچ آثاری از زمان پیامبر خدا باقی نمانده است. حدیث 784 صحیح بخاری: امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از جنگ صفین نماز جماعت خوانده است ؛ عمران بن حصین صحابی پیامبر اکرم میگوید:نماز علی بن ابیطالب علیهما السلام ما را یاد نماز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم انداخت و این همان نمازی است که زمان پیامبر میخواندیم. برای دیدن عکسها در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- در شامِ روزی که جنگ اُحد انجام گرفت , پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم , نماز عشا را با همان حال مجروحیت آمدند به جماعت در مسجد خواندند؛ آنشب از ناحیه خداوند از ناحیه ی خداوند متعال وحی رسید که یا رسول الله شما موظف هستید به تعقیب سپاه مشرکان بروید , ولی نکته ی عجیب این است که تعقیب کند آنها را صرفا به وسیله ی کسانی که مجروح شده اند و این نکته ی عجیبی است. چه بسا این تعریضی است از ناحیه ی خداوند متعال به آنها که فرار کردند و در واقع کسانی که در میدان ماندند مجروح شدند نه آنان که فرار کردند, از نقلهای تاریخی بر می آید که پیامبر اکرم با حدود هفتاد تا صد نفر , به تعقیب مشرکین رفتند , فردای روز اُحد از مدینه حرکت کردند و رسیدند به نزدیک کوهی به نام حمراء الاسد و شب شد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور دادند که در آنجا اردو بزنند و در اینجا پیامبر اکرم برای فریب دشمن(خدعه) , در یک اقدام تاکتیکی فرمودند در پهنه ی بیابان هر کس هرچقدر می تواند آتش روشن کند؛ آنشب ابوسفیان به فکرش رسید خوب است برگردیم و مدینه را غارت کنیم و حکومت نو پای پیامبر اکرم را تمام کنیم و کار را یکسره کنیم , وقتی میخواستند برگردند به سمت مدینه کسی به آنها گفت پیامبر اکرم با سپاه عظیمی به تعقیب شما آمده , ابوسفیان ابتدا باور نکرد اما وقتی تحقیق کرددید دید بیابان پُر از آتش است و فکر کرد سپاه اسلام در بیابان پخش شده است , و به او گفتند علی بن ابیطالب علیهما السلام در مقدمه ی سپاه است و همین باعث شد که ابوسفیان منصرف شود. ----------------------- واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۳۰۰؛ ابن سعد، طبقات، ج۲، ص49-37 / قمی، تفسیرالقمی، ج۱، ص ۱۲۴-۱۲۵ / عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۳۳۵
|
|
- جزئیات
- تفتازانی در شرح المقاصد ج 5 ص 266 میگوید :أن النبی استخلف فی الصلاة التی اساس الشریعه و لم یعزله- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم , ابوبکر را خلیفه ی خود نمود در نماز , که اساس شریعت است و او را عزل نکرد؛وقتی او را در نماز خلیفه کرده است قطعا در غیر آن یعنی مسائل سیاسی به طریق اولی او خلیفه است. / بدر الدین عینی در شرح صحیح بخاری , عمدة القاری ج 5 ص 203 می آورد دلیل فضل ابوبکر این است که در زمان حیات پیامبر اکرم به جای ایشان نماز خواند و وقتی ابوبکر در امامت صغری یعنی نماز , خلیفه شد در امامت کبری نیز خلیفه است؛ - سرخسی در البسوط خود ج 27 ص 145 , میگوید: پیامبر اکرم , ابوبکر را برای نماز انتخاب کرد , وقتی او را برای امر دین انتخاب کرده است ما او را برای امر دنیا انتخاب نکنیم؟ در صحیح بخاری چاپ دارالفکر , ج 1 ص 174 حدیث 713 ؛ عمده دلیل این روایت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دستور دهید ابوبکر با مردم نماز بخواند , وقتی او داخل در نماز شد پیامبر اکرم یک سبکی در خود احساس کردند و به دونفر(حضرت علی علیه السلام , و عباس عموی پیامبر)تکیه کردند و آمدند در حالی که پاهای ایشان به زمین کشیده میشد ,و به ابوبکر اشاره کرد و او کنار رفت و پیامبر اکرم نشسته نماز میخواند و ابوبکر ایستاده نماز خواند و به پیامبر اقتدا کرد و مردم به ابوبکر اقتدا کردند. / اگر این در کتب شیعه بود کلی حرفو معما در می آوردند که یک نماز با دو امام؟ سوال ما این است که نماز قاعد(نشسته)بر قائم(ایستاده) درست است؟در صحیح بخاری حدیث 688 و 689 آمده است :و إذا صلی جالسا فصلوا جلوسا - اگر امام جماعت نشسته نماز خواند تمام مردم باید نشسته نماز بخوانند. - ابوبکر ایستاده نماز میخواند و پیامبر اکرم نشسته و مردم ایستاده نماز میخواندند اقتداءً به ابوبکر آیا این خلاف دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)هست یا نه؟ نکته ی دیگر در همان (صحیح بخاری چاپ دارالفکر , ج 1 ص 174 حدیث 712)همان روایت قبلی را نقل میکند با این تفاوت-و ابوبکر یسمع الناس التکبیر- که وقتی ابوبکر کنار رفت و پیامبر اکرم نماز خواندند ابوبکر تکبر میگفته برای صحابه. / امثال ابن تیمیه و ابن حزم اندلسی و دیگران گفته اند که خلافت در نماز نمی تواند دلیل باشد و بعضی از صحابه چندین بار از طرف پیامبر اکرم خلیفه بودند برای نماز خواندن , حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ تبوک خلیفه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود در نماز خواندن.
|
- جزئیات
- شیخ اسامه منسی از علمای اهل سنت , با اسناد خود اهل سنت ثابت می کند که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حتی قبل از ولادت ایشان به ایشان توسل شده است و بعد ایشان تائید کرده اند. در نهایت میگوید اگر این اقوال را قبول ندارید چرا تکفیر میکنید؟و نیازی به تکفیر نیست و نسبت به مسلمانان باید حسن ظن داشت.
|
- جزئیات
- استبصار خاخام بزرگ یهود در تهران در امت کلیم خدا پیشوا شدم دیدم محمد است و محمدرضا شدم حکایت شیرین شیعه شدن خاخام بزرگ یهود در دوران فتحعلی شاه قاجار ، که به محمدرضا فخرالاسلام تغییر نام داد! به همراه این خاخام بزرگ ، دویست نفر از یهودیان اسلام آوردند و سپس بیش از هزار نفر از یهودیان و علمای یهودی که با ایشان مناظره مینمودند به مذهب تشیع گرویدند؛ از نکات جالب زندگی ایشان ردیه نویسی های مستدل و ارزشمند ایشان بر آیین یهود است که در کتب مستشرقین نیز بازتاب یافت! از دیگر عنایات خداوند به ایشان حکایت مزار ایشان و پیکر سالم پس از یک قرن و دفن ایشان در مسجد مظفری تهران است.
|
|
- جزئیات
- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انگشتری داشتند و آن را دادند به حضرت علی علیه السلام و فرمودند :روی آن بنویس لا اله الا اللّه ؛ امیرالمؤمنین علیه السلام انگشتر را به حکاک داد و فرمود روی آن بنویس لا اله الا اللّه ؛ حکاک نوشت و حضرت علی علیه السلام فرمودند ذیل ان جمله ای میگویم آن را هم بنویس؛ میدانم که پیغمبر صلوات الله علیه و آله المعصومین ناراحت نمیشوند؛ زیر آن بنویس محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). انگشتر را آوردند خدمت رسول خدا؛ایشان فرمودند من یک جمله گفته بودم شما سه جمله نوشتید؛ حضرت علی علیه السلام فرمودند:من گفتم اقرار به رسالت شما را بنویسند ؛آخر دوست دارم هرکه میگوید لا اله الا الله , بعد بگوید محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم, جمله ی سوم را خبر ندارم. جبرئیل نازل شد و گفت ای رسول خدا شما بهترین جمله در نزد خودت را گفتی و نوشتند و علی علیه السلام هم بهترین جمله در نزد خودش را گفت و بر این انگشتر مکتوب کرد ؛ خداوند متعال فرمود:جبرئیل عالی ترین جمله در نزد من را هم بر آن انگشتر مکتوب کنید ؛ آنچه را که شرط برتری در خلقت قرار دادم بر این انگشتر بنویس , جمله ی سوم را منِ جبرئیل با قدرت الهی بر این انگشتر نوشتم. امیر المؤمنین علیه السلام پرسیدند جمله ی سوم چیست؟ پیامبر خدا فرمودند من چیزی نمیبینم جز, علی ولی الله (علیه السلام) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :بر طاق هشت درِ بهشت نوشته شده است لا اله الا الله ,محمد رسول الله ,علی ولی الله(علیهما السلام) امام صادق علیه السلام فرموده اند:بهشت در طبقه ی هشتم آن درِ بسیار زیبایی دارد ,بر روی آن کفّه ای از یاقوت احمر است بر روی آن یاقوت احمر,دستگیره ای از طلاست که هر مؤمنی دلش میخواهد وقتی میخواهد وارد بهشت شود این دستگیره را بر آن کفّه ی یاقوتی بزند و بعد وارد بهشت شود؛ پرسیدند چه صدای از آن شنیده میشود؟حضرت فرمودند: اسم جدّم امیرالمؤمنین علیه السلام...
|
- جزئیات
- أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ (46 سبأ) ننشینید و مدام در حال تلاش باشید. قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ (47 سبأ) فکر نکنید اهل بیت علیهم السلام نیاز دارند ما دورشان بچرخیم؛این به نفع خودتان اس؛آیه ی قرآن است... یعنی قبلا سوالی کردم و گفته ام - قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ (23 شوری) - مودت یعنی اظهار محبت و غیر از محبت است؛ محبت یعنی عٌلقه ی قلبی ,مودت یعنی آن عٌلقه ی قلبی را اظهار و ابراز کنی با چشم و زبان و گوش و مالت, با عزت و آبرو و فرزندت با همسرت با همه ی هستی ات علاقه ات به امام زمانت و آباء طیبین و طاهرینش (علیهم السلام)ابراز کنی ؛ که سودش برود در جیب خودت - مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ -مزد شما چه میشود یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؟ - إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ (ادامه ی 47 سبأ) - اجر من با خداست ,مگر میتوانید اجر من را بدهید؟23 سال زحمت کشیدم ,خون دل خوردم , به من نسبت جنون و سحر و جادوگری دادند , مرا دروغگو خواندند؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم با آن زحمتی که برای دین کشیدند روی سر ایشان زباله خالی میکردند ,شکمبه ی گاو و گوسفند را به طرف ایشان پرتاب کردند و لباسهای ایشان را آلوده کردند؛ و حضرت ابوطالب علیه السلام بودند که از حریم خاتم الأنبیاء صلوات الله علیه و آله المعصومین دفاع کردند ؛ تمام کسانی که این کار را کردند دستور داد آوردند و کنار کعبه ایستادند و فضله ی شتر و گاو و گوسفند را مالیدند به سبیلهای آنها؛ گفت خجالت نمیکشید با رسولی که برای هدایت و سعادت شما امده اینگونه رفتار میکنید ؛انقدر مرد بود حضرت ابوطالب علیه السلام که ایمانش را به پیامبر اکرم اظهار نکرد و در باطن خودش نگاه داشت؛ خودش را به ظاهر مشرک نشان میداد که مشرکان بر علیه او قیامی نکنند , که حرف او را بشنوند و انجام دهند , لذا خیلی از ایشان حساب میبردند؛ هنوز سنی ها حضرت ابوطالب علیه السلام را مشرک میدانند ولی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند و دیگر معصومین نیز فرموده اند :- وْ وُضِعَ اِیمَانُ اَبُوطَالِبٍ علیه السلام فِی کَفَّةٍ وَایِمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِی الْکَفَّةِ الأُخْرَی، لَرَجَحَ اِیمَانُهُ{لَرَجَحَ اِیمَانُ ابو طالب علیه السلام} (1) اگر ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام را در یک کفه ی ترازو قرار دهند و ایمان تمام خلق را در کفه ی دیگر بگذارند , رجحان و برتری دارد ایمان ابوطالب علیه السلام بر ایمان تمام خلق اولین و آخرین ؛ در احادیث داریم خداوند اجر حضرت ابوطالب علیه السلام را دوبرابر کرده است به خاطر اینکه ایمانش را کتمان کرد مثل اصحاب کهف , تا بتواند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را یاری کند... ------------------------------------- 1- علی الفاظٍ مختلف عن اهل بیت المعصومین علیهم السلام- بحار الانوار ج۳۵، ص۱۱۲،ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج 3، ص 311 [ج 14، ص 68، نامه 9]
|
|
- جزئیات
- حاکم نیشابوری یکی از بزرگان اهل سنت هست و شافعی مذهب است و کتاب معروف المستدرک علی الصحیحین را نوشته است ؛ در جلد 3 صفحه ی 122 حدیثی را از انس بن مالک که یکی از صحابه ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است نقل میکند : أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ لِصَلاَةِ اَلْفَجْرِ يَقُولُ اَلصَّلاَةَ يَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ - إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً(احزاب 33) - بعد حاکم میگوید این روایت یک روایت صحیح و درستی است , ذهبی هم به صحیح بودند آن تصریح میکند. در روایات مختلف از شش ماه تا یازده ماه نقل شده است , ما همان حداقل را میگیریم که شش ماه است و هر روز پیامبر خدا اینکار را انجام میدادند که میشود 180 روز. چند نکته اینکه این عمل چرا استمرار داشت از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم؟ چرا هر روز پیامبر خدا قبل از اینکه به مسجد بروند بیایند درِ خانه ی حضرت علی و زهرا سلام الله علیهما بایستند و از میان هزاران آیه آیه ی تطهیر را بخوانند؟ چه چیزی ذهن مبارک پیامبر بکرم را مشغول کرده بود که در مرئی و مسمع همه ی صحابه این کار را انجام میدادند؟آن هم در موقع نماز صبح که همه ی صحابه از خانه امده اند بیرون برای انجام فریضه به مسجد بروند. این چه خانه ای است که باید آیه ی تطهیر هر روز کنار آن تلاوت بشود؟این فعل را نبی مکرم برای هیچ خانه ی دیگری انجام ندادند و در هیچ روایتی نقل نشده است. حاکم حسکانی حنفی مذهب متوفی قرن 5 در ذیل آیه ی تطهیر بیش از 120 روایت نقل میکند به مضامین و اسانید مختلف که از جمله همین روایتی که حاکم نیشابوری نقل کرده است. پس این خانه با خانه های دیگر مدینه فرق میکند و این استنباط شخصی من است که حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میخواستند به همه ی مردم مخصوصا خواص تفهیم کنند که مواظب این خانه باشید.
|