- جزئیات
- به مناسبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 1401 اصیل زاده اُمت ؛ اصالت بن اصالت به خانواده ات آقا ؛ سلام و عرض ارادت پسرت امام رضا شاه و سلطانه دخترت معصومه جان ایرانه تو خودت باب الحوائجی آقا نیم نگاهت به خدا مرهم و درمانه حال و هوای کاظمین ؛ عاقلو مجنون کرده نون پنیر سفره هات ؛ ما رو مسلمون کرده الدخیل الدخیل ؛ باب الحوائج الدخیل الدخیل ؛ موسی بن جعفر
|
- جزئیات
- الهی بمیرم برات که تموم عمرتو تو زندون گذشت روزات پریشون گذشت با یه دل پر خون گذشت امان از این سرگذشت الهی بمیرم برات که دیگه به آخرین نفس میرسی توی اوج دلواپسی امان از این بی کسی امان از این سرگذشت الهی بمیرم برات غریبونه آوردنت الهی بمیرم ؛ غلاما تو رو بردنت الهی بمیرم برات شده تازیانه هر شب افطار تو یکی نبود یار تو کنار پیکر غمخوار تو الهی بمیرم برات که کسی نشد بمونه بالا سرت تو لحظه ی آخرت شکسته بالو پَرت امان از این سرگذشت الهی بمیرم برات تو رو تازیونه میزدن بی هوا دلت میره کربلا که بالای اون نیزه ها چه ها به این سر گذشت نمیمونه انگشتری الهی بمیرم داره میخونه مادری الهی بمیرم
|
- جزئیات
- السلام علیک یا مولای یا موسی بن جعفر(علیهما السلام) السلام علیک یا مولای یا محمد بن علی الجواد(علیهما السلام) عمری توی غصه ها اسمتو زدم صدا صحنه کاظمینته سرپناه هر گدا پای سفره تو شد حاجت دلم روا مدیونتم من تا ابد قلبم برات خورده سند یا حضرت کاظم مدد توی سختیا راهی که از همه بهتره کلید حلِ هر مشکلی سفره ی موسی بن جعفرِ أغثنی یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ,یا موسی بن جعفر السلام عَلی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ
|
- جزئیات
- فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت که خون آلوده پیغام از کبوتر های چاهی داشت طراوت در هوا از ریشه ی زنجیر می روید زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت مگر خورشید را هم می توان خاموش کرد آخر کسی از تیره ی شب در سرش افکار واهی داشت عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی تر که در آن نخ نما آغوش ، اسرار الهی داشت کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟ مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت هماره آه او خرج دعا بر مردمان می شد اگر در سینه اش یارای آهی گاه گاهی داشت به تسبیحش قسم زنجیره ی عالم به دست او ست چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت اگر هم بوسه ای میزد به پای او غُل و زنجیر مدام از چین پیشانی او حکم شفاهی داشت چه بنویسم از آن گودال از آن قعر السجون از زخم از آن زندان که حکم روضه های قتلگاهی داشت تمام کشور من , کاظمین کوچک مردی ست که در هر گوشه ای از خاک ایران بارگاهی داشت تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد تو حول حالنایی حال و روزم با تو بهتر شد کنون دریای طوفانی ست ایران ناخدایی کن نمک گیر تبار توست این کشور دعایی کن تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی تو شیرازی ,خراسانی , قمی آری تو ایرانی
|
- جزئیات
- 14 سال از این زندان به ان زندان... زندان آخر زندان بانش یهودی بود؛ چه کرد.... یه روز رقاصه ای رو آورد که یهودی بود,وارد زندان کرد با علم اینکه میدانست امام معصوم است و اذیت میشود؛ گفت تا میتوانی بخوان و بزن و برقص,او را رها کرد و رفت,بعد از ساعتی آمد دید صدای ناله می آید,رفت از لای روزنه ها نگاه کرد؛ دیدی این زن عبای موسی بن جعفر روی سرش است و سجده رفته و شهادتین میگوید ؛ گریه میکند میگوید آقا مرا ببخش نفهمیدم؛ آقا جان اون عبا رو رو سرِ منِ گنه کارهم بنداز... یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج....(علیهما السلام)
|
- جزئیات
- گداى خونه ی آقا موسىبنجعفرم دردم دوا میشه، تا كه اسمش رو مىبرم روضه ی خونگی، برکت خانوادمه بیرق روضهمون، چادرسیاهِ مادرم اى خاطرات شیرینِ زندگیم مشکلگشای اجدادم از قدیم بابُ الحوائجِ اِلی الله، ای کریم یاد اشک روی گونههای مادر توى مشكلاتم مىخونم با باور نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر یا موسی بن جعفر... كبوتر دلم، پر زده سمت كاظمین رهتوشۀ منه، اشكاى جارى از دو عین سلام اولم، اَلسلامُ عَلَى الرّضا سلام آخرم، اَلسلامُ عَلَى الحُسین حَلیف السَّجدَةِ الطّویلة, اى غریب ذكر حسین حسین رو لب اَمَّن یُجیب زخم تنت روضهخونِ شیبالخضیب بهشت منه روضۀ شاه بىسر اعتقاد من بوده و هست تا آخر نَحنُ فِی اَمانِ اولاد حیدر یا حیدر یا حیدر....
|
- جزئیات
- عرض تسلیت به حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - کاری از "گروهِ فرهنگی ندبه ای دل ای دل اَمون از غربت موسی بن جعفر به زندان بلا موسی بن جعفر بگوید با دلی غمگین و مضطر کجایی ای رضا جان تا ببینی پدر بارِ سفر را بسته دیگر نور دیده ,رسیده جان من بر روی این لب ز درد دوری ات در تابم و در تب بگویم دم به دم "خلِّصنی" یا رب کرده مجروح ,غل و زنجیر دشمن ، پیکرم را شکسته بار غم بال و پرم را به دستت می سپارم دخترم را ای دل ای دل اَمون از غربت موسی بن جعفر السلام علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ السَلام عَلی جَدِّهِ ابی عَبدِالله الحُسَین و رَزَقَنَا اللّهُ زیارتَهُ فِی الدّنیا وَ شَفاعَتَهُ فِی الآخِرَة
|
|
- جزئیات
- هیئت بیت الهادی زاهدان سر فرازه دستی که پیش امامِ ما درازه درِ خونتون به روی همه بازه هوای حرم فقط به ما میسازه غصه داره دلی که زِ دوری تو بیقراره به خدا که هوای حسینو داره دلی که هوای کاظمینو داره بیقرارم ای نگارم با تو دیگه غم ندارم با تو ندارم غم دنیا رو با دختر تو دارم زهرا رو وقتی رقیه کربلا میده معصومه , کاظمینی کن ما رو آقام آقام یا امام کاظم پا گرفتم از علی براتِ کربلا گرفتم از خدا خواستمو از شما گرفتم از شما زیارت رضا گرفتم ای اَمیرم میون کربلا شورو شینو دیدم ضریح ابالفضلو حسینو دیدم بس که هر شب خواب کاظمینو دیدم تا تو شاهی زیر دینم مرغ بام کاظمینم میدونم میرسه به تو صدام عمریه درِ این خونه گدام معصومه سفارش کرده منو باب الحوائج , کربلا میخوام آقام آقام یا امام کاظم
|
- جزئیات
- چه تک و تنها، چه غریبونه یه نفر کنج، این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاک تیره سر میذاره کسی بجز خدا از حالش، خبر نداره ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلُک آقا یا، موسی بن جعفر توی این زندون، دیگه آزاده بدنش روی، خاک افتاده هنوز تویِ غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه، آروم بگیره درای زندون، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلُک آقا یا، موسی بن جعفر با عزای این غم شیدایی دل عالم شد عاشورایی شهیدی که لبش خشکیده با نیزه ها کفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با، سر بریده جان اباعبدالله منتقم آل الله ادرکنی یا مولا بقیة الله حسین اباعبدالله
|
- جزئیات
- دیگه نمیرسه، به هیچ کجا صدام میسوزه گونههای من، با اشکای چشام نگام به راهه تا بیاد، بالا سرم رضام با دستای بسته توی زنجیر به سوی خدا تو مناجاتم دعای رو لبهامه خلصنی با اینکه خودم باب حاجاتم مجروحم ساق پام شکسته، دلم شدم از زمونه بیزار روزا رو روزه میگیرم، تازیونه میشه هر افطار شبهارو روضه میگیرم، وای از این همه درد و رنج و آزار خلصنی یارب، خلصنی یارب خلصنی یارب، بهحق زینب یافاطمه میگم، تا میخورم زمین مادر بیا و امشبو، کنار من بشین رو صورتم شبیه دست قنفذو ببین با سنگینیِ هردوتا دستش که بیهوا میزد منو سیلی به یاد تو و کوچه افتادم همونجا که شد صورتت نیلی ای مادر مثل تو شده، پیکرم ضعیف و پر از کبودی ای مادر با لگد شکسته، پَرِ منو سندیِ یهودی ای مادر از خدا میخوام، تا منم بیام پیش تو بهزودی خلصنی یارب، خلصنی یارب خلصنی یارب، بهحق زینب ترک ترک شده، از این عطش لبم نوای یاحسین حسینه ذکر رو لبم به یاد روضهٔ وداع و داغ زینبم اگه میمیرم بیکس و تنها اگه اسیر این سیاه چالم اگه شب و روزم شده گریه به یاد شهید تو گودالم یاد اون جسم بیسری، که بدون غسل و کفن رها شد یاد سرداری که سرش، پیشِ دخترش از قفا جدا شد یاد اون خواهری که، زندونیه نگاه نامحرما شد
|
- جزئیات
- کربلایی حسن عطایی - مداحی یه نظر عنایتی (شور) - دسته عزاداری شهادت امام موسی کاظم سال1396
|
|
|
- جزئیات
- تصاویری بسیار زیبا و کمیاب از شهر و حرم مطهر کاظمین (ع) در فروردین و اردیبهشت سال 1327 شمسی ارسالی توسط آقای سامان سبزه زار
|
|
|
|
|
- جزئیات
- حاج محمدرضا طاهری - شهادت امام موسی کاظم - سال 1398_1440 ه.ق
|