خدای منان در قرآن کریم سوره ی مائده میفرماید:الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي-دینم را امروز کامل کردم- اگر کسی بگوید پیغمبر صلی الله علیه و آله سلم به امر خدا , حلال و حرام و واجب و مستحب را و همه چیز را برای مردم یا در قرآن یا در سنت بیان کرد و بگوید پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم دین را ناقص رها کرد و رفت , ردّ بر قرآن کرده است و ردّ بر قرآن کفر است؛
فرموده اند:اگر بگوییم خدای منان گفته است وضو به این طریق است و تیمم به این طریق ارث اینگونه است و غیره از باقی احکام...اینها را گفته است اما نفرموده است بعد از پیغمبر خدا امام کیست,وگفته خودتان بروید انتخاب کنید؟این ردّ بر قرآن است و کفر است؛

غدیر خم زیر چکمه ی سقیفه لِه شد که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در کوچه با تازیانه....؛امام رضا علیه السلام با آن اوضاع خفقان که حکومت ایجاد کرده بود کسی از ایشان پرسید نظر شما راجع به آنهایی که مادرتان را زدند چیست؟فرمودند ما مادری داشتیم که او را زدند و کشتند و ایشان از دنیا رفتند در حالی که از آن دو ناراضی بودند و خبری نیامده برای ما که ایشان راضی شده باشند و تا ایشان راضی نباشند ما راضی نمیشویم ؛

میتوانستند بگویند چیزی نپرس و تقیه کنند؛اگر مردی و هنرمندی بیا هنر داشته باش از اصل مالُت خرج غدیر خم کن که غریب است و مظلوم است و دادرس ندارد؛سهم امامت را خرج امیرالمؤمنین علیه السلام کن...غدیر تنها نماند...امام رضا علیه السلام زیر چکمه ی مامون , امام حسین علیه السلام زیر چکمه ی شمر دادِ غدیر زدند...امام صادق علیه السلام زیر چکمه ی منصور دادِ غدیر زدند  غدیر زیر چکمه ی سقیفه ی ملعونه لِه شد که با تازیانه زینب کبری سلام الله علیها را زدند؛

مقاتل مختلف مانند ابی مخنف و شیخ عبدالزهرا کعبی نقل میکنند حضرت زینب سلام الله علیها دیدند اینطور که حمله ور شده اند به آل الله و میزنند... اگر به امام سجاد علیه السلام که بیمار بودند برسند ایشان را می کُشند , دویدند و به خیمه رساندند خود را ایستادند کنار امام سجاد علیه السلام که اینها میریزند به خیمه , جلوی آنها را بگیرد؛خولی آمد داخل و گفت برو کنار , بی بی فرمودند: به خدا قسم کنار نمیروم خولی ملعون جوری سیلی به بی بی زد که ایشان زمین خوردند...
کتاب السقیفة و فدک ابوبکر جوهری احمد بن عبدالعزیز که ابن ابی الحدید میگوید از بزرگان ما است اهل سنت جواب دهید.این شخص میگوید بعد از آنکه حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد پیغمبر خطبه خواندند در مقابل اصحاب بر روی منبر پیغمبر خدا ابوبکر به دختر خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله المعصومین گفت(نعوذ بالله) به روباه میگویند شاهدت کیست میگوید دُمَم(نستجیر بالله)
زنی بود در مکه به نام ام طحال کنیز میخرید و میگفت بروید بازار و عشوه گری کنید و از مردان پول بگیرید و برای من بیاورید و هر کنیزی که بیشتر پول می آورد او بیشتر دوستش داشت,ابن ابی الحدید نوشته در شرح نهج البلاغه جلد شانزدهم ,ابوبکر جوهری در السقیفه نوشته است خودتان قبولشان دارید و میگویید مردان بزرگی هستند/؛

ابوبکر بر روی منبر پیامبر گفت (نعوذ بالله)علی (علیه السلام)مانند آن زن ام طحال شده است...نستجیر بالله... ؛ ببینید امامتان به پسر عموی پیغمبر که نص آیه ی تطهیر در مورد آنها است چه گفته؟