سحر مکه صفای دگری پیدا کرد ، ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را زِ بتان پاک کند ، دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
به تمنای لبان پسر اسماعیل ، زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد
نور توحید پس از غیبت طولانی خویش ، در حرم فرصت هر جلوهگری پیدا کرد
سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود ، مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد
از قدوم پسر آمنه و عبدالله ، امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد
خاتم از راه رسید و شجر هر چه رسل ، تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد
ما هدایت شدۀ نور رسول اللهیم ، ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم
بی وجود تو بشر بی سر و سامان میشد ، همه جا نور خدا مخفی و پنهان میشد
بی وجود تو کجا در همۀ امتها ، نام این قوم مزین به مسلمان میشد
تا که از قوم دگر حرف میان میآید ، تکیۀ بازوی تو شانۀ سلمان میشد
تو دعا کردی و ما شیعۀ حیدر گشتیم ، از همان روز، دلت گرم به ایران میشد
رخصتی میدهی ای سرور زیبا رویان ، گویم از چه رخ تو قاتل هر جان میشد
علت این بود که در روی ملیحانۀ تو ، قدری دندان ثنایات نمایان میشد
ذکر تسبیح تو آهنگ بیان ملک است ، شکل ترکیب رخ تو نمک اندر نمک است
بی دم قدسی تو مردهای احیا نشود ، پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود
پشت موسی به تو و حضرت مولا گرم است ، ورنه بی اذن شما وارد دریا نشود
گر زلیخا رخ زیبای تو بیند در خواب ، پای دلداگی یوسفی رسوا نشود
تا که از رحمت تو حرف میان آوردند ، از چه رو علت هر خشم تو افشا نشود
غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» است ، لشگر کفر حریف تو به هیجا نشود
با دعای تو علی صاحب تیغ دو سر است ، بی رضایت گره از ابروی او وا نشود
جز به پیش غضب چشم تو در وقت نبرد ، کمر تیغ علمدار اُحد، تا نشود
تو ز نور اَحدی، اشرف مخلوقاتی ، پدر فاطمهای، تاج سر ساداتی
تو کریمی و کریمان همه از نسل تواند ، سائلان بین گذر یار بلافصل تواند
هر که ابتر به تو گفته رحمش ناپاک است ، همۀ خلق خدا ریزهخور نسل تواند
چه کسی گفته اباالفضل زِ اولاد تو نیست؟ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند
زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد ، این اراذل پی آتش زدن اصل تواند
بعد محسن که دل فاطمه حساس شده ، پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
مکتب قدسی تو نور حقایق دارد چارده مصحف تابنده و ناطق دارد
دشمن کور دل تو ز کجا میدانست ، راه تابندۀ تو حضرت صادق دارد
ظاهراً خاک حریمش شده با خاک یکی ، باطناً او حرمی در دل عاشق دارد
روزی بندگی ما همه دست آقاست ، در عمل او صفت کامل رازق دارد
سالها میگذرد، سرخی خاک یثرب ، اثر خون تن زخم شقایق دارد
گر که گوش دل ما باز شود این ایام ، صحبت از توطئۀ چند منافق دارد
زود شهر نبی از مادر ما خسته شده ، باورم نیست که دستان علی بسته شده
حبل المتیین شده است گرفتار ریسمان...
صلی الله علیهم اجمعین
شاعر:قاسم نعمتی
به مناسبت سالروز شهادت بی بی دو عالم , حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دسته عزاداری و سوگواری با
ادامه خبر...هم زمان با ايام سوگواری سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين عليه السلام ، مجلس عزاداری با حضور عاشقان
ادامه خبر...
|