|
|
|
|
|
|
|
- جزئیات
- ... فَلَمَّا دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ (علیهاالسّلام) فَقَالَ یَا بُنَیَّةِ اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَفَاءَ عَلَی اَبِیکِ بِفَدَکَ وَ اخْتَصَّهُ بِهَا فَهِیَ لِی خَاصَّةً دُونَ الْمُسْلِمِینَ اَفْعَلُ بِهَا مَا اَشَاءُ وَ اِنَّهُ قَدْ کَانَ لِاُمِّکِ خَدِیجَةَ عَلَی اَبِیکِ مَهْرٌ وَ اِنَّ اَبَاکِ قَدْ جَعَلَهَا لَکِ بِذَلِکِ وَ نَحَلْتُکِهَا تَکُونُ لَکِ وَ لِوُلْدِکِ بَعْدَکِ قَالَ فَدَعَا بِاَدِیمٍ عُکَاظِیٍّ وَ دَعَا عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَقَالَ اکْتُبْ لِفَاطِمَةَ بِفَدَکَ نِحْلَةً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَ شَهِدَ عَلَی ذَلِکَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَ مَوْلًی لِرَسُولِ اللَّهِ وَ اُمُّ اَیْمَنَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ امْرَاَةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَاءَ اَهْلُ فَدَکَ اِلَی النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقَاطَعَهُمْ عَلَی اَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ اَلْفَ دِینَارٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ. . «... پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وقتی از غزوه برگشت، نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) رفت و فرمود: دخترم! خدا فدک را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است. و مسلمانان را در آن سهمی نیست. هر چه میخواهی درباره آن انجام بده. چون من به مادرت خدیجه، مهرش را مقروض بودم. فدک را عوض مهر مادرت به تو میدهم. از آن تو و فرزندانت باشد. بعد پوستی را خواست و خطاب به علی (علیهالسّلام) فرمود: «بنویس: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به دخترش فاطمه بخشید». علی (علیهالسّلام)، غلام پیامبر و امایمن شاهد این جریان بودند. و پیامبر اکرم در مورد امایمن فرمود: «امایمن اهل بهشت است». اهل فدک آمدند و با حضرت بر بیست و چهار هزار دینار در سال، صلح کردند....» ---------------------- الخرائج والجرائح، ج۱، ص۱۱۳، مؤسسة الامام المهدی (علیهالسّلام) قم، ۱۴۰۹ه.
|
- جزئیات
- شبهه ای که از وهابیت به اهل سنت رسوخ کرده و بارها پاسخ داده شده؛ میگویند واژه ی (شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها )از سال71 به بعد وارد تقویم شده است و تاقبل از آن واژه ی (وفات) نوشته میشده است. استاد یزدانی :واژه ی وفات یک واژه ی عام است و مطلق شهادت به سیف یا سم یا مرگ طبیعی را شامل میشود؛ ضمن اینکه در کتب مختلف اهل سنت و شیعه بارها در مورد خلیفه ی دوم و سوم واژه ی وفات به کار رفته است ؛ با اینکه تمام اهل سنت اعتقاد دارند خلفا شهید شده اند، اگر اینجور باشد شما آنها را نیز نباید شهید بدانید پس چرا با وجود استعمال لفظ وفات برای آنها باز به آنها شهید میگویید؟ این مطلب حتی در مورد امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام و حضرت حمزه علیه السلام نیز در بعضی کتب آمده است. --------------- أنساب الأشراف، ج 2، ص 257 / كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج 2، ص 250، ناشر: دار الأضواء بيروت، / المصنف في الأحاديث والآثار، ج 6 ص 371 و ج 7، ص 476، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض/ فضائل الصحابة، ج 2 ص 600، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت،/ سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 1 ص 426، ناشر: دار الكتب العلمية./تاريخ الطبري، ج 2، ص 536، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/شرح النووي علي صحيح مسلم، ج 12، ص 205، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت،/سير أعلام النبلاء، ج 5، ص 132، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت،/حاشية ابن القيم علي سنن أبي داود، ج 13، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/ الوافي بالوفيات، ج 16، ص 287، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت / البداية والنهاية، ج 7، ص 130، ناشر: مكتبة المعارف - بيروت.
|
- جزئیات
- همانطور که اسلام و خاتم النبیّن (صلوات الله علیه) وابسته به سیدالشهدا علیه السلام است ، مذهب و امیرالمؤمنین علیه السلام ، وابسته به صدیقه ی کبراست؛ تضعیف شعائر فاطمیه (سلام الله علیها) خیانت به مذهب و جنایت به امیرالمؤمنین علیه السلام است ؛ باید عظمت فاطمیه را درک کنید ، آن کسی که به او نبوت تمام انبیاء و رسالت تمام مرسلین و دین خدا کامل شده ؛ ( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا {آیه 3 سوره مائده}) آنکسی که کمال دین به اوست و تمام نعمت به اوست ، اسلام مرضی خدا ، وابسته ی به اوست ، خود او وابسطه ی به فاطمه ی زهراست (سلام الله علیها)
|
- جزئیات
- وهابیت ادعا میکند واژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از بیست سال پیش وارد در تقویم ها شده است.و میگوید ابتدا نوشته شده بود به قولی و بعد این واژه حذف شد. و در ادعایی دیگر میگویند بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، تا حدود قرن چهارم هجری قمری اصلا صحبتی از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نبوده است. پاسخ :اولا بالاخره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 4 قرن بعد از رسول خدا وارد کتب شده یا از بیست سال پیش؟ نکته ی بعد این است که آنجا که در تقویم نوشته شده است (به قولی) چون برای شهادت این بانو دو تاریخ مشهور ذکر شده است ، مانند ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که شیعه و سنی برای روز ولادت آن حضرت چند تاریخ مختلف را ذکر کرده اند؛ ثانیا : اگر میخواهید با تقویم کتب معتبر و روایات خود را کنار بگذارید ، -مثل مصنف ابن ابی شیبه ، یا بلاذری که نقل میکنند به صراحت: خلیفه ی دوم تهدید کرد اگر از خانه بیرون نیایند خانه را با اهلش به آتش میکشم؛- ما برای شما از تقویم میگوییم ثالثا:تقویم نجومی سال 1335 شمسی که به وضوح شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در آن آمده است،حتی روزنامه های 100 سال پیش نیز روز شهادت را نقل کرده اند و تعطیل عمومی بوده است ؛ اگر ایراد بگیرند کلمه ی وفات آمده ، باید گفت کلمه ی وفات یک لفظ عمومی است و هم در شهادت و هم در مرگ طبیعی استفاده میشود ، ضمن اینکه اگر این را قبول نکنید ، دروغ گو بودن شما ثابت میشود ، زیرا شما میگویید خلیفه ی دوم و سوم به شهادت رسیده اند و لی در کتب خود شما مثل البدایة و النهایة ابن کثیر تصریح میکند وفات عمربن خطاب ، پس چرا شما وهابی ها دروغ بستید که خلفا به شهادت رسیده اند پس اگر استدلال شما درست باشد آنها نیز به مرگ طبیعی مرده اند.
|
|
|
- جزئیات
- ...يا معاشر الأنصار )ألا اسمعوا ومن حضر ، ألا إنّ باب فاطمة بابي ، وبيتها بيتي ، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله. قال عيسى بن المستفاد : فبكى أبو الحسن عليهالسلام طويلا ، وقطع عنه بقيّة الحديث ، وأكثر البكاء ، وقال : هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، وحجاب الله حجاب فاطمة ، يا أمّه يا أمّه صلوات الله عليها. -------------------- طرف من الأنباء والمناقب[ السيّد بن طاووس ]الناشر: انتشارات تاسوعاء ، جلد : 1 صفحه : 146
|
|
|
- جزئیات
- طبری می گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب; (8) فدک ملک خالص پیامبر خدا بود . زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند .» پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیانِ ساکن در قلعهها و مزارع فدک، نمایندگانی نزد پیامبراکرم فرستادند و به مصالحه راضی شدند. قرار شد نیمی از زمینها برای آنان باشد. ازاینرو فدک بدون جنگ و لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.[1] بنابر آیه فیء،(آیه 6 سوره حشر)اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبرخدا اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد.[۲] بنابر نقل منابع شیعه[3] و اهلسنت[4] با نزول آیه ۲۶ سوره اسراء مبنی بر دادن حق خویشان (وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ - ۲۶ سوره اسراء)،پیامبر اکرم فدک را به فاطمه(سلام الله علیها) بخشید. در تفسیر برهان از ابن بابویه و ایشان بعد از پنج واسطه از امام على بن موسى الرضا علیهالسلام نقل نماید که هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: دخترم فاطمه را نزد من بیاورید. حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر آمد، پیامبر فرمود: خداوند به من امر فرموده که فدک را به تو ببخشم و آن را مخصوص تو گردانم و نیز در تفسیر عیاشى از ابان بن تغلب نقل شده که گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم آیا بعد از نزول این آیه رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به فاطمه بخشید؟ فرمود: پیامبر نبخشید بلکه خداوند فدک را به فاطمه اعطاء نمود. طبرانى و دیگران از علماء عامه از ابوسعید الخدرى و نیز ابن مردویه یکى دیگر از علماء عامه در تفسیر خود از ابن عباس روایت کنند که وقتى که این آیة نازل گردید، رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خود فاطمه را خواند و فدک را به وى بخشید، ابن کثیر گوید: مشکل است که این حدیث درست باشد زیرا آیات این سوره مکیه است و قضیه اعطاء فدک اگر درست باشد در مدینه رخ داده است، در جواب ابن کثیر باید گفت که درست است که سوره اسراء مکیه است ولى تمام آیات آن مکیه نیست بلکه بنا به قول حسن بصرى که از بزرگان علماء عامه است. پنج آیه از این سوره که از زمره آن همین آیه است، مدنیه بوده و در مدینه نازل شده است. بنابراین نزول آیه در مدینه درست بوده و روى همین زمینه رویه ابوبکر بن ابىقحافه درباره گرفتن فدک از فاطمه نادرست بوده است زیرا چنان که میدانیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود آن را به دخترش بخشیده بنابراین بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله عنوان ارث را نداشته است اگر چه تمسک ابوبکر به حدیث و خبرى که خود از پیامبر درباره ارث نقل نموده بود از طرف فاطمه با دلیل آیه قرآن رد شده بوده است.[5] ------------ 1) تاریخ الطبری، ج 2، ص 302/ مقریزى، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵. 2)فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶/ المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳. 3) تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۷/ تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲/ تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸/ مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸. 4) الدر المنثور، دار المعرفة، ج۵، ص۲۷۳/ کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۷۶۷/ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۱۶/ ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۸ و ۳۵۹. 5) نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 496.
|
- جزئیات
- قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ السقاني قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عمر[عَمْرٍو] عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً مِنْ فَاطِمَةَ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا وَ قَامَ إِلَيْهَا فَأَخَذَ بِيَدِهَا وَ قَبَّلَ يَدَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا رَحَّبَتْ بِهِ وَ قَامَتْ إِلَيْهِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِهِ فَقَبَّلَتْهَا فَدَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ اَلَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَرَحَّبَ بِهَا وَ قَبَّلَهَا وَ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَبَكَتْ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَضَحِكَتْ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي كُنْتُ أَحْسُبُ لِهَذِهِ اَلْمَرْأَةِ فَضْلاً فَإِذَا هِيَ مِنْهُنَّ بَيْنَا هِيَ تَبْكِي إِذْ هِيَ تَضْحَكُ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ إِنِّي إِذَا لَبَذِرَةٌ وَ لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ مَيِّتٌ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ أَلْحَقُ بِهِ فَضَحِكْتُ .(1) أَخْبَرَنَا حَمَّوَيْهِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْحُسَيْنِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو خَلِيفَةَ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْفَضْلِ اَلْعَبَّاسُ بْنُ اَلْفَرَجِ اَلرِّيَاشِيُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ ، عَنْ إِسْرَائِيلَ ، عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ ، عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو ، عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ ، عَنْ عَائِشَةَ ، قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ مِنَ اَلنَّاسِ أَحَداً أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً بِرَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ فَاطِمَةَ . كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا، وَ قَبَّلَ يَدَيْهَا، وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ، فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا قَامَتْ إِلَيْهِ فَرَحَّبَتْ بِهِ، وَ قَبَّلَتْ يَدَيْهِ، وَ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ فَسَارَّهَا فَبَكَتْ، ثُمَّ سَارَّهَا فَضَحِكَتْ، فَقُلْتُ: كُنْتُ أَرَى لِهَذِهِ فَضْلاً عَلَى اَلنِّسَاءِ، فَإِذَا هِيَ اِمْرَأَةٌ مِنَ اَلنِّسَاءِ، فَبَيْنَمَا هِيَ تَبْكِي إِذْ ضَحِكَتْ! فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنِّي [إِذَنْ] لَبَذِرَةٌ ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ، سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنَّهُ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يَمُوتُ فَبَكَيْتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ فَضَحِكْتُ . (2) -------------- 1) بشارة المصطفی لشیعة المرتضی , جلد۱ , صفحه۲۵۳ 2) الأمالي (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۴۰۰
|
- جزئیات
- سال 2017 دانشگاه کمبریج گنجینه ای ارزشمند از یهودیان قرائينی قاهره را رونمایی کرد ؛ در میان تمام این اسناد ارزشمند , نوشته ای قرون وسطایی حدود 18 صحفه وجود داشت ؛ و آن قدیمی ترین نسخه از خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها , مشهور به فدکیه بود...
|
- جزئیات
- حضرت امام باقر عليه السلام در اين زمينه مى فرمايند:ان عليا حمل فاطمة على حمار، و ساربها ليلا الى بيوت الانصار يسألهم النصرة، و تسألهم فاطمة الانتصار له...(1) على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را شبانه در حالى كه وى را بر مركب سوار مى كرد، به در خانه هاى انصار مى آورد و علاوه بر خود على عليه السلام، فاطمه از آنان براى خلافت حضرتش استمداد مى كرد. مرحوم شُبّر با سند معتبر از طريق سليم بن قيس از حضرت سلمان و عموى پيامبر خدا (عباس) نقل نموده، كه حضرت على عليه السلام به همراه فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام به همه ى اصحاب بدر مراجعه نموده و از آنان براى گرفتن خلافت خويش استمداد نمود ولكن جز عده اى قليل اعلان آمادگى نكردند. حضرت به آن گروه افرادى كه جواب مثبت داده بودند فرمود: فردا صبح همگى به نشانه ى بيعت براى مرگ، سرهاى خويش را تراشيده و سلاح بر دست در فلان جا آماده شويد.در اين حديث آمده است كه جز سلمان، ابوذر، مقداد و زبير كس ديگرى به صحنه نيامد.(2) بنا به نقل علامه مجلسی؛ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درباره فدک از معاذ بن جبل مددخواهی کرد ولی وی از کمک کردن به دختر رسول خدا خودداری کرد.حضرت زهرا(سلام الله علیها) به معاذ بن جبل فرمود:ای معاذ بن جبل، من به عنوان کمک خواهی نزد تو آمدهام و تو با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی و آن چه از خود و فرزندانت دفع میکنی از آنان نیز دفع کنی. اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است؛ معاذ گفت: دیگری هم با من هست؟ حضرت فرمودند: نه، هیچ کس به من پاسخ مثبت نداد. معاذ گفت: کمک من به کجا میرسد؟ حضرت زهرا(سلام الله علیها) از نزد معاذ بیرون آمد و فرمود: دیگر با تو سخن نمیگویم تا نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بروم. به خدا قسم کلمهای با تو حرف نمیزنم تا من و تو نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جمع شویم.(3) --------- 1)ابن ابى الحديد، ج 6، ص 13./بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج28 ص 352 2)جلاءالعيون، ج 1، ص 191 3)مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۹۱
|