|
|
|
|
|
|
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, شعر - امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- نه از خیابان های تهران مینویسم نه از هوای خیس باران مینویسم من شاعر مولا امیرالمؤمنینم با افتخار از شاه مردان مینویسم از شمعدانی های اطراف ضریحش از گنبد و از صحن و ایوان مینویسم تکلیفم را اینگونه یادم داده استاد هر شب صد و ده تا علی جان مینویسم هر وقت شعرم بند می آید زبانش با چشم هایم مدح سلطان مینویسم از شوق او انقدر مستم در این شعر امضای خود را کلب دربان مینویسم
|
- جزئیات
- مجموعه: میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- پادشاهی که کنیزش زر را خاک می کند رزق این حداقل را حداکثر می کند خضر پیغمبر نشسته گوشه ای و سالها روز و شب در مدح مولا شعر از بر یم می کند راه مسجد بسته شد بر دیگران چون که خدا هر عبادت را قبول از راه حیدر می کند می رود با اسب چوبی در جهنم هر کسی صحبت از غیر علی بالای منبر می کند احتیاطا یا علی را با وضو گفتیم چون واجب شرعی است کاری که پیمبر می کند غالبا کارهای پیش پا افتاده را در نبود مرد صاحبخانه نوکر می کند روزهایی که علی مشغول صحبت با خداست معجزاتش را به اذن الله قنبر می کند هرکه سر بر خاک او نگذاشته قطع الیقین در قیامت می نشیند خاک بر سر میکند هر که سر بر خاک او نگذاشته قطعُ الیقین در قیامت مینشیند خاک بر سر میکند من که از تفسیر حبلُاللّه میفهمم فقط حُب مولا خلق را با ما برادر میکند در مقاماش گفتم و، در گوش دشمنان نرفت نطفه ناپاک گاهاً گوش را کر میکند ذوالفقارش دست و سر ها را، سر هم ریخته اجتماع کفر را جمع مُکسر میکند کافران را شیوه جنگیدنش مجبور به اختیاری گفتن اللّه اکبر میکند گوشهای از مسجد کوفه سحر قبل از نماز مینشیند رزق عالَم را مقرر میکند حرف خود را میزنم راحت به زُوّار نجف حرف یک دیوانه را دیوانه باور میکند آنقدر که مزه دارد، دورِ این گنبد طواف جبرییل خود را اینجا شکل کفتر میکند خوردن چای عراقی با دِهینی از نجف خستگی را از تنِ هر نوکری در میکند از علی تا عرش میگویند، جانم روی چشم بین خانه فاطمه، وقتی که لب تر میکند فاطمه نه، بگذریم از کوچه وقت روضه نیست یاد کوچه، خاطرِ او را مکدّر میکند فتحِ قلبِ مردم ایران، بدون جنگ را مِهر نسلِ حضرت موسیبن الجعفر میکند
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, شعر - امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- صدا آری، صدا جان جهان را زیر و رو میکرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد نفس های خودش بود، آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد نمی دانم چرا، اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی خدا پیش پیمبر دست خود را داشت رو می کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد نفهمیدیم مولا را … نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد
|
|
- جزئیات
- مجموعه: میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو ،یاعلی به امید آن که صدای من برسد به اهل سما ،علی چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا ،علی تو کهای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا، علی به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا ،علی علی یا علی ، علی یا علی... تو کهای که فراتری از مکان و چنین گذشتهای از زمان تو کهای که از تقیّد تن، زده پل به مرکز بی کران تو همان که در تو به حیرتم، تو همان که إنس و فرشتگان تو همان که درک اهل جهان، شده در صفات تو ناتوان تو همان که قبلهی اهل دل، تو همان که قبله نما، علی نه عجب که درّ نجف شود، قطرات اشک زلال تو ظلمات بود و تو بوده ای، «کَشَفَ الدّجی» به جمال تو تو محمدی و به این سبب، «بَلَغَ العُلی» به کمال تو حسنی و حسین و فاطمه، «حَسُنَت جمیع خصال» تو صلوات بر تو و آل تو، همه وقت، در همه جا علی علی یا علی ، علی یا علی... تو چگونه آمدهای بگو، که نه حاضری و نه غایبی چه بگویم از جلوات تو، تو که جلوه گاه عجایبی... تو ابوتراب و ابوالیمی و طلوع کل مطالبی پدر مکرّم زینبی و شریک هرچه مصائبی برسان مرا به جوار خود، پس از آن به کربوبلا علی به خدا قسم که بدون تو، همه جا همیشه مشوّشم به بهشت بی تو نمیروم، که بدون تو پُر آتشم نخورم می از خُم دیگران، که خمار کوثر بی غشم به کدام شیوه بیان کنم، که چه می کشم که چه میکشم نَفسی اگر نظر نکنی ، به گدای بی سر و پا علی چه خوش است در تصور من، که تو «نون» بین «لـنـا» شوی چه خوش است ای شه لافتی، که شکوه نقطه «با» شوی تو رسیده ای به وصال حق، که امیر هر دو سرا شوی همه ترس من بود از همین، که خدا نکرده خدا شوی شده ذکر هر شب قدر من «بِکَ یاعلی بِکَ یا علی» نه فرشتهای و نه آدمی، تو فقط تجلّی ایزدی تو نگین حلقهی انبیا و شکوه حضرت سرمدی چه در آسمان و چه در زمین، تو سرآمدی، تو زبانزدی تو عزیز خانهی فاطمه، تو عزیز جان محمدی و تویی که وقت مباهله شده شرح «أنفسنا» علی که علیست «یَحکُمُ ما یُرید»، علیست «یُثبِت ما یشاء» که علیست کُنه سوره «روم»، و علیست معنی «هَل أتی» که علیست «مُنتَهِیُ الهِمَم»، که علیست سایهی ماسوا که علیست سعی به سوی حق و علیست مروهی با صفا نشود قبول حج کسی ، به خدا بدون ولا علی به خدا به اذن خدا فقط، ابدی شدی، ازلی شدی و به کام مردم میکده، می ناب لم یزلی شدی ملکوت نابِ غزل شد و ، تو در آن عجب غزلی شدی خبری رسید و در آن خبر، تو فقط امیر و علی شدی لِتُرابِ مَقدَمِکَ الفِدا، دل و جان عاشق ما علی
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت زینب (علیهاالسلام)
- مادر نزاییده ، همتای زینبو هرکس نمیفهمه ، فتوای زینبو رکابش عباسه کسی نیست که مثل زینب ، حسینو بشناسه خدای تفسیره با یه خطبه کل شام و کوفه رو میگیره یا زینب، یا زینب، یا زینب آیینهی مرتضی یعنی زینب اُمُّ البُکا یعنی زینب جبرائیلِ نینوا یعنی زینب بِنتُ الهدی یعنی زینب پرچمدارِ عصر روز عاشورا اصلاً کلِ کربلا یعنی زینب
|
- جزئیات
- مجموعه: سخنرانی - امام جواد (علیه السلام)
- عن محمد بن ميمون أنه كان مع الرضا (علیه السلام) بمكة قبل خروجه إلى خراسان قال قلت له : إني اريد أن أتقدم إلى المدينة فاكتب معي كتابا إلى أبي جعفر (علیه السلام) فتبسم وكتب وصرت إلى المدينة ، وقد كان ذهب بصري فأخرج الخادم أبا جعفر (علیه السلام) إلينا فحمله في المهد فناولته الكتاب فقال لموفق الخادم : فضه وانشره ففضه ونشره بين يديه ، فنظرفيه ، ثم قال لي : يا محمد ما حال بصرك؟ قلت : يا ابن رسول الله (صلی الله علیهما ) اعتلت عيناي فذهب بصري كماترى ، قال : فمديده فمسح بها على عيني فعاد إلي بصري كأصلح ماكان ، فقبلت يده ورجله وانصر فت من عنده ، و أنا بصير . بحارالانوار،(ط الوفا) ج 50، ص 46، ح 20
|
- جزئیات
- مجموعه: سخنرانی - امام جواد (علیه السلام)
- « قُلْ هذِهِ سَبيلي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكين »(یوسف/۱۰۸) اری نور الوحی والرسالة واشم ریح النبوة -نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه) علی بن اسباط می گوید: امام جواد علیه السلام (که سن کم داشت) به طرف من می آمد و من به قامت و قیافه او می نگریستم، تا وقتی به شهر خود رفتم، بتوانم شکل و شمایل آن حضرت را برای دوستانم توصیف کنم، در این فکر بودم که آن حضرت نشست و فرمود: خدا درباب امامت حجت آورده به مثل آنچه در باب نبوت حجت آورده ، خدای متعال (درقرآن) می فرماید: «...و آتیناه الحکم صبیا ، و فرمان نبوت را در کودکی به او (یحیی) دادیم »(مریم/12 ). و می فرماید: « و لما بلغ اشده آتیناه حکما و علما... ، و هنگامی که یوسف به مرحله بلوغ و قوت رسید، ما حکم و علم به او دادیم »(یوسف/22 ). و... . پس طبق قرآن هم رواست که حکمت در کودکی به امام داده شود، چنانکه رواست حکمت در بزرگ سالی به او داده شود. بصائرالدرجات ، ج1 ، ص 238 ./الکافي (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص 494.
|
|
|
- جزئیات
- مجموعه: جالب و دیدنی, سخنرانی - حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
- تاریخچه نماد دست فاطیما ، بیش از هر چیز بایستی توجه داشت که قدمت استفاده از این نماد به آئین های باستانی اقوام شمال آفریقا و تمدن بین النهرین باز می گردد. اما اولین نگارش های رسمی تاریخی از آن مربوط به الهه تانیت است. در سال های پیش از گسترش اسلام در غرب آسیا و برخی کشورهای شرقی آفریقا نیز از این نماد استفاده می شده است. این دست در مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد و در اسلام و تشییع هم مورد استفاده قرار میگیرد، البته باید توجه داشت که اینها فقط شبیه هم هستند و از نظر جزئیات و کاربرد و باورهای معنوی تفاوتهای زیادی دارند. در این ویدیو به مطالب جالب پیرامون این موضوع پرداخته میشود.
|
- جزئیات
- مجموعه: سخنرانی - امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
- شیخ محمود عراقی در کتاب دارالسلام خود (حکایت ۱۶ ص ۴۴۶ انتشارات مسجد مقدس جمکران) داستان شخصی صابونفروش را نقل کرده است که به مرز تشرف به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشربف و علیه السلام) رسید اما به دلیلی از رسیدن به مقصود باز ماند. این داستان که در آن جمله «ردوه فانه رجل صابونی» آمده است، مشهور است.
|
|